مروري بر اقدامات كشور در مديريت خشكسالي و ظرفيت آنها براي مواجهه با بحران‌هاي آبي

طي دو دهه اخير، كشور خشكسالي و كم‌آب‌هاي مستمري را تجربه كرده است. در پاسخ به اين وضعيت اقدامات متنوعي به انجام رسيد كه بررسي بخشي از آنها، هدف اين مقاله را رقم مي‌زند. بدين منظور ابتدا آنها به 5 دسته شامل: 1) سازماني، عملياتي، 2) تحقيقات و فن‌‌آوري، 3) حمايت‌هاي مالي، 4) مديريت خشكسالي و 5) رويكردهاي برنامه‌هاي توسعه 5 ساله كشور دسته‌بندي شدند. سپس، هر يك بطور مجزا مورد ارزيابي قرار گرفتند و همزمان نيز مقايسه‌اي با سوابق مشابه در ديگر كشورها به عمل آمد. نتايج نشان داد كه علي‌رغم تلاش‌هاي صورت گرفته، اين اقدامات نتوانسته كشور را به ساختاري مناسب براي برخورد با اين وضعيت برساند، بطوريكه حتي هنوز يك سيستم پايش ملي خشكسالي وجود ندارد. درپاسخ به مديريت تقاضا، بسياري از اقدامات جاري، بدون ارزيابي‌هاي لازم در بررسي ظرفيت آنها براي كاهش مصرف آب هستند. ازطرفي نيز اهدافي براي امنيت غذايي بخصوص در برنامه‌هاي توسعه 5 ساله تعريف شده كه مصرف آب را بالا مي‌برند كه در واقع پاردكسي1 بين امنيت آبي و غذايي هستند. نهايتاً اينكه كاملاً مشهود است كه شرايط حاضر حكمراني آب كشور نمي‌تواند پاسخگوي چالش‌هاي خشكسالي كشور و شرايط حادتر آن تحت تاثير افزايش مصرف، كاهش منابع و پديده تغيير اقليم باشند. ارتقاء اين مجموعه براي توسعه پايدار كشور و امنيت ملي كاملاً ضرورت دارد.