تحولات راهبرد پيشگيري از جرم در مدل مردم‌سالار سياست جنايي

Evolutions of Crime Prevention Strategy in Democratic Model of Criminal Policy

در قلمرو گفتمان راهبرد انقطاعيِ مدل مردم‌سالار سياست جنايي، رويكردهاي نوين پيشگيري از جرم به سوي تحديد فرصت‌هاي ارتكاب بزه با تأكيد بر پارادايم امنيت‌مداري جهت‌مند شده است. امري كه رهيافت پيشگيري موقعيت‌مدار را با استناد به رويارويي كشورهاي دموكراتيك با جرائم تروريستي، ريزوميك‌شدن جرائم، سيطره قدرت‌هاي نوظهور، سازمان‌يافته شدن و جهاني شدن بزهكاري و مديريت ريسك جرم بر راهبرد پيشگيري جامعه‌مدار مرجح دانسته است. از اين رو اگرچه تا پيش‌تر تدابير حداكثريِ پيشگيري‌هاي غير تدافعي و راهبرد كمينه اي ِ مداخله نظام كيفري در كشورهاي دموكراتيك تغليب مي‌يافت و در قرابت مقطعي ِ تدابير پيشگيرانه مدل مردم‌سالار سياست جنايي به مدل اقتدارگراي فراگير، التزام به پاسداشت آموزه‌هاي حقوق بشري مَرعي بود. اما در سال‌هاي اخير با گسترش جامعه امنيتي در كشورهاي تابع مدل مردم‌سالار سياست جنايي، شاهد به محاق رفتن راهبرد پيشگيري حقوق بشرمدار و اتخاذ راهبرد پيش رونده در حقوق و آزادي‌هاي بنيادين افراد به بهانه ايجاد جامعه امن هستيم. در اين نوشتار سعي شده است با بررسي تحولات راهبرد پيشگيري از جرم در مدل مردم‌سالار سياست جنايي، دلايل و وجوه مختلف آن نيز تبيين شود.

In the light of Discontinuing Strategy, new crime prevention approaches has directed by the democratic model of criminal policy to limit the requirements of security – oriented paradigm. The fact that has preferred situational crime prevention on social crime prevention referring to the confrontation of democratic countries with terrorist crimes, crime rhizomatic, domination of new powers and becoming crimes and crime risk management organized & globalized. Hence, although the maximum measurers of non-defensive prevention and minimalist strategy of intervention have already been taken, criminal justice system was overcome and in temporary affiliation of prevention measures of democratic criminal policy model, there was a need to respect human rights doctrines. But in recent years, with the expansion of the security community in democratic countries, we can see weakening of human rights oriented crime prevention and adapting a strategy for advancing the rights and freedoms of individuals on the pretext of establishing a secure society. This note is going to reviewe the evolution of crime prevention strategy in the democratic criminal policy, its reasons and its various aspects