درآمدن اسطوره به جامه‌ي انتقاد؛ بررسي نشانه‌شناختي انيميشن وال-ئي

در گستر‌ه‌ي بين‌المللي كه عرصه‌ي تضاد منافع دولت‌ها، سازمان‌ها و شركت‌هاي بين‌المللي است، صنعت فيلم‌سازي را مي‌توان به‌مثابه مجموعه‌اي از نظام‌هاي بازنمايي در نظر آورد. بازنمايي فرآيندي بي‌طرف نيست و با حفظ معاني خاصي در ژرفناي متون، در خدمت منافع برخي از افراد و گروه‌ها عمل مي‌كند. اين پژوهش با تمركز بر اين پرسش كه نظام بازنمايي حاكم بر انيميشن‌هاي توليد شده در صنعت فيلم‌سازي آمريكا چگونه عمل مي‌كنند و اسطوره‌هاي آنها چيست، به موردكاوي انيميشن والئي ، پرداخته است. بدين منظور از روش‌شناسي كيفي بهره جسته و جهت چهارچوب مفهومي از نظريه بازنمايي به‌خصوص نظريات رولان بارت استفاده شده است. براي تحليل داده‌ها نيز روش تحليل نشانه شناختي برگزيده شده است. نتايج نشان داد كه نوع پيشرفته و پيچيده‌اي از اسطوره در اين انيميشن حضور دارد؛ زيرا عملكرد شناخته‌شده‌ي اسطوره‌ها ممانعت از نقد اموري خاص است، اما در اين فيلم، اسطوره، در دل انتقاد به اسطوره حضور داشته و به طبيعي جلوه دادن ارزش‌هاي سرمايه‌داري ميل دارد.