شبكه‌هاي اجتماعي و تأثيرگذاري بر نقش دولت‌ها در روابط بين‌الملل (مطالعه موردي دولت‌هاي خاورميانه)

استفادۀ سياسي از فناوري‌هاي نوين ارتباطي و به‌خصوص شبكه‌هاي اجتماعي اينترنتي در روابط بين‌الملل در دهۀ اخير، بيش از پيش باب شده است، از اين رو، بررسي تأثيرات اين امر، نه‌تنها براي پژوهشگران علاقه‌مند، بلكه براي سياست‌پيشه‌گان و تصميم‌گيرندگان كشور نيز از اهميت اساسي برخوردار است تا بتوانند به‌درستي ابعاد اين پديدۀ نوين را درك كرده و عملكردي مناسب در مقابل آن داشته باشند. در اين راستا تحليل تحولات بين‌المللي نگرشي جدي با توجه به تأثيرگذاري اينترنت را مي‌طلبد، چنانكه در تحولات اخير خاورميانه كه آن را به اسمي چون «بهار عربي» و «بيداري اسلامي» مي‌خوانند، وجود شبكه‌هاي اجتماعي در روند شكل‌گيري و كنشگري معترضان اقتدارگرايي تأثيرگذار بود. براين اساس، در اين تحقيق سعي شده است با گردآوري مطالب به‌صورت كتابخانه‌اي و تحليل آنها به‌صورت كاربردي ،ماهيت شبكه‌هاي اجتماعي و تأثيرگذاري بر نقش دولت‌ها در روابط بين‌الملل مورد بررسي قرار گيرد. دورۀ زماني اين مقاله از سال 2004 و ظهور فيسبوك تا سال 2017 كه دراين بين انقلابات خاورميانه نيز اتفاق افتادند، در بر مي‌گيرد. سؤال ما اين‌گونه مطرح مي شود كه تأثيرگذاري شبكه‌هاي اجتماعي در روابط بين‌الملل (خاصه دولت‌هاي خاورميانه كه از سال 2010 تا كنون دچار تحولات و تغييرات هستند) چگونه ارزيابي مي شود؟ فرضيه ما نيز بر اين قول است كه تأثيرگذاري شبكه‌هاي اجتماعي در روابط بين‌الملل در قرن بيست و يكم غيرقابل كتمان است