عنوان مقاله :
بررسي نسبت بين جامعهشناسي مردممدار و مطالعات فرهنگي (با نگاهي به رابطهٔ آنها در ايران)
پديد آورندگان :
محمودي ، پيمان دانشگاه شاهد , محمودي ، پيمان دانشگاه شاهد , احمدي ، اصغر پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي , احمدي ، اصغر پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي
كليدواژه :
جامعهشناسي مردممدار , مطالعات فرهنگي , مردم , زندگي , فرهنگ
چكيده فارسي :
مطالعات فرهنگي رشتهاي نسبتاً جديد درميان رشتهها و گرايشهاي گوناگون علوم اجتماعي است كه در دنيا مطرح شده است و اين رشته در ايران پس از ورود به دانشگاه چالشهاي بسياري را ايجاد كرده است تا جايي كه برخي از جامعهشناسان آن را جايگزين جامعهشناسي دانستهاند وسخن از مرگ جامعهشناسي به ميان ميآورند. جامعهشناسي مردممدار هم نوع جديدي از جامعهشناسي است و ميخواهد فاصلهٔ ايجاد شده بين جامعهشناسي و مردم را پر كند. به بيان ديگر آنچه كه در جامعهشناسي مردممدار و مطالعات فرهنگي داراي اهميت ميباشد، توجه به مردم و زندگي و فرهنگ آنها است هر دو گرايش مدعي هستند كه مردم و فرهنگ مورد بيتوجهي جامعهشناسي رسمي و رايج قرار گرفتهاست. بر اساس يافتههاي اين پژوهش، مهمترين نقاط اشتراك مطالعات فرهنگي و و جامعهشناسي مردممداردر بحث رهاييبخشي، توجه به فرهنگ، عدم نظريهپردازي، داشتن روش كيفي، نداشتن هنجار ذاتي، انتقادي بودن است واين دو در زمينهٔ فرادانشگاهي بودن، توجه به همه طبقات مردم تا حدودي با هم تفاوت دارند. از اين رو ضمن توضيح نوع نگاه مطالعات فرهنگي و جامعهشناسي مردممدار به مقولات ذكر شده، به وجوه اشتراك و افتراق نگاه آنها پرداخته شده است. همچنين به لحاظ هستيشناختي و معرفتشناختي نيز مورد بررسي قرار گرفتهاند.
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي وارتباطات
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي وارتباطات