ارائه الگوي ساختاري عوامل مؤثر بر قصد خريد پوشاك حجاب در زنان

هدف اين پژوهش، ارائه يك الگوي معادلات ساختاري از عوامل مؤثر بر قصد خريد پوشاك حجاب است. آنچه در اسلام درباره حجاب مد نظر است، نه لباس خاص، بلكه پوشش خاصي است كه زنان هنگام حضور در جامعه و معاشرت با مردان از آن استفاده مي‌كنند؛ يعني انواع پوشاك مختلفي كه شرايط و حدود مد نظر اسلام را داشته باشد به عنوان پوشاك حجاب، مورد تأييد است. متأسفانه امروزه اين واجب ديني با هجمه‌هاي زيادي روبه رو شده است. در نتيجه لازم است در كنار مباحث فقهي و جامعه‌شناسي، مطالعاتي در زمينۀ شناخت عواملي كه بر مصرف پوشاك حجاب مؤثر است، صورت پذيرد. بر اساس نظريه هاي موجود، قصد خريد هر محصول با مصرف و استفاده از آن محصول ارتباط نزديكي دارد. در اين تحقيق با مطالعه پيشينه، پنج متغير دينداري، دلمشغولي مد، عزت نفس، هنجار ذهني و دلمشغولي حجاب شناسايي و در قالب يك الگوي معادلات ساختاري تأثير آنها بر قصد خريد پوشاك حجاب مورد ارزيابي قرار گرفت. به اين منظور، پرسشنامه‌اي متشكل از 40 سؤال استاندارد تهيه، و به‌صورت خوشه‌اي تصادفي، ميان زنان توزيع شد كه 461 پرسشنامه برگشت و مورد استفاده قرار گرفت. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم افزار ليزرل انجام گرفت. نتايج نشان داد از بين متغيرها، تأثير متغير دلمشغولي حجاب بر قصد خريد پوشاك حجاب به صورت مستقيم (ضريب اثر 0/85) است و بقيه متغيرها به صورت غير مستقيم بر قصد خريد اثر مي‌گذارد. شاخصهاي برازندگي الگوي نهايي در سطح مناسب، و روابط تأييد شده معنادار است (0.0000=P-Value ).