عنوان مقاله :
نقش موسيقي در ديپلماسي: مطالعه تطبيقي ديپلماسي موسيقي چين و ايالات متحده پس از يازدهم سپتامبر
عنوان به زبان ديگر :
Comparative Study of Chinese and American Music Diplomacy after 9/11
پديد آورندگان :
نشاسته سازان، محمد حسين دانشكده روابط بينالملل وزارت امور خارجه، تهران , شيخ الاسلامي، محمد حسن دانشكده روابط بينالملل وزارت امور خارجه، تهران
كليدواژه :
ديپلماسي موسيقي , سازهانگاري , راهبرد جاده ابريشم , قدرت نرم
چكيده فارسي :
در عصر حاضر، نقش هنر در سياست بينالملل افزايش يافته؛ از اينرو، نياز به بررسي تطبيقي سياستهاي فرهنگي و تجربيات ديگر كشورهاي پيشرو بيش از پيش احساس ميشود. ديپلماسي موسيقي، زيرمجموعه ديپلماسي فرهنگي است. در اين مقاله چون نقش هنجارها و ايدهها مهم است، جهانبيني خود را سازهانگاري برگزيده و سپس تحت چارچوب مفهومي قدرت نرم، به مطالعه تطبيقي ديپلماسي موسيقي چين و آمريكا حول «راهبرد جاده ابريشم» پس از واقعه 11 سپتامبر ميپردازيم. هدف از انتخاب اين موضوع، بررسي تجربيات كشورهاي ديگر در حوزههاي نوين ديپلماسي جهت ارتقاي تجربه ديپلماتيك و بهرهمندي از آن در جمهوري اسلامي ايران است. سؤال اصلي مقاله اين است كه چين و آمريكا چگونه از ديپلماسي موسيقي در كشورهاي جاده ابريشم براي تفوق بر يكديگر بهره ميبرند؟ پس از انقلاب فرهنگي كه منجر به تصفيه سازماني و تخريب آثار باستاني چين شد، سياست خارجي چين تغييراتي كرد و گرايش به استفاده از ابزارهاي نرم و فرهنگي افزايش يافت؛ از طرف ديگر، تهاجم فرهنگي آمريكا توسط آمريكا و ژاپن در منطقه، سران چين را به فكر استفاده هدفمندتر از ديپلماسي فرهنگي انداخت. يكي از اين عرصهها، موسيقي بود. يافتههاي ما در باب چين، حاكي از آن است كه چين با تكيه بر ظرفيتها و شباهتهاي فرهنگي با كشورهاي جاده ابريشم، در پي بسط نفوذ خود است. چين در راستاي اين هدف، از گروه نمايشي گانسو و نمايش باران گل در امتداد جاده ابريشم استفاده ميكند و در سطح بينالمللي ميخواهد پيام صلح مخابره كند. گروه كانسو و نمايش باران گل از دو جنبه حائز اهميت است؛ اول، ريشهدار بودن آن در فرهنگ ملي و تاريخي چين و دوم، گنجاندن پيامهاي سياسي و هدفمند در قالب هنر. در مقابل، آمريكا از يك ديپلماسي جامع و چند وجهي بهره ميبرد. محورهاي اصلي ديپلماسي موسيقي آمريكا، جشنوارههاي جاده ابريشم، برنامه يويوما، ترويج سبكهاي موسيقي آمريكايي، كمكهزينهها و حمايت از هنرمندان و مراسمهاي مشترك است. در واقع، ايالات متحده با چهار حربه غيرسياسيسازي پيام، غيردولتيسازي بازيگران، حمايت مالي از گروههاي موسيقي و هدايت غيرمستقيم آنها و فراهم كردن محيط براي گسترش گروههاي نزديك به خود، بازي را در آسياي مركزي هدايت ميكند. روش تحقيق، استفاده از منابع كتابخانهاي با رويكرد توصيفي- تحليلي- تطبيقي است.
چكيده لاتين :
Recently the role of music in international policy has been increased. In this article the role of norms and ideas is indispensable, Hence we have employed Constructivism as the conceptual framework, thereafter we would be investigating on Music Diplomacy of the US and China comparatively pursuant to Silk Road Strategies after 9/11. The main question of this Article is how the USA and China have been using music diplomacy to reach their purposes on international and regional stage, to prevail over each other? After 1949 revolution, we envisaged new Chinese identity. During the Cultural Revolution in China many persons got killed and many ancient heritages got destroyed, but China turned its way to commence a new cultural diplomacy, one of these fields was music. It was a new approach based on a drama group from province of Gansu and the ancient tale was named "Rain of Flowers along the Silk Road". It seems that China intends to promote regional convergence and spread out message of peace and coexistence throughout the world. American music diplomacy is based on various instruments and ideas, including YoYoMa program, Silk Road festivals, and promoting American music styles like Rap and Jazz (especially famous performers and singers). According to our findings the US policy makers have placed burden of the American Music Diplomacy on the non-state actors. It means that the circumstances have led the US to get over the lack of credit by using independent actors like universities, academies, NGOs, music bands and famous musicians and individuals and refuses to meddle in music diplomacy directly.
عنوان نشريه :
مطالعات تطبيقي هنر
عنوان نشريه :
مطالعات تطبيقي هنر