عنوان مقاله :
ادبِ زباني در متون تعليمي امام محمد غزالي
پديد آورندگان :
طوسي نصرآبادي ، محمدرضا دانشگاه پيام نور , طوسي نصرآبادي ، محمدرضا دانشگاه پيام نور , زندي ، بهمن دانشگاه پيام نور , زندي ، بهمن دانشگاه پيام نور , محمودي بختياري ، بهروز دانشگاه تهران , محمودي بختياري ، بهروز دانشگاه تهران , رضا قلي فاميان ، علي دانشگاه پيام نور , رضا قلي فاميان ، علي دانشگاه پيام نور
كليدواژه :
زبانشناسي اجتماعي , ادب , وجهه , غزالي , ادبيات تعليمي
چكيده فارسي :
مقاله حاضر به تحليل ادب مندي در متون تعليمي نصيحۀ الملوك و كيمياي سعادت از امام محمد غزالي مي پردازد. ادب يك پديدۀ زباني در تعاملات روزمره است و نشان از آن دارد كه كاربران زبان چگونه از زبان براي مديريت روابط بينافردي خود بهره مي برند. ادبيات تعليمي نيز ادبياتي است كه نيكبختي انسان را در بهبود منش هاي اخلاقي او مي داند و همِّ خود را متوجه پرورش قواي روحي و تعليم اخلاقي انسان مي كند. در اين مقاله با اتخاذ رويكرد زبان شناسي اجتماعي و روش تحليل محتوا و اصول ادب براون و لوينسون (1987) سعي بر اين است تا بازنمود ادب زباني در متون تعليمي مذكور نموده شود. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه متون تعليمي غزالي بيشتر بر كاربرد ادب مثبت تأكيد دارد كه بيانگر ترويج همدردي و همراهي در اين متون است و بر مديريت وجهه فرد ديگر استوار است و بنا به سخني، مخاطب محور است و بيشتر توصيهها به گوينده براي حفظ همدلي در ارتباط است. معيارهايي از قبيل راستگويي، سخن بجا و به موقع، دشنام ندادن، رازداري، پرهيز از غيبت، كم سخن گفتن، سخن نيكو، خاموشي، نوبتگيري، سخن با تفكر به ترتيب بالاترين ميزان موارد تعليم ادب را در اين كتاب ها به خود اختصاص دادند. در نهايت مي توان گفت مدل براون و لوينسون تنها مبتني بر الگوي فردمحوري غربي است و با فرهنگ جمع گراي ايراني كه بر ارزشهاي جمع و اجتماع تأكيد مي ورزد در برخي موارد ناسازگار است و نيز مفهوم سازي ادب، جهاني نبوده و خاص هر فرهنگ است، يعني مفهوم ادب منحصر به هر فرهنگ خاص است و ارائه مدلي جهاني از ادب با ماهيت فرهنگ بنياد ادب سازگار نيست.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناسي تطبيقي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناسي تطبيقي