عنوان مقاله :
بررسي فراواني استفاده از طبّ مكمّل و جايگزين در بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 در اصفهان در سال 1392
عنوان به زبان ديگر :
Frequency of using complementary and alternative medicine in patients with Type II diabetes in Isfahan in 2013
پديد آورندگان :
محموديان، احمد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان , موسوي، سارا دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي - درماني اصفهان
كليدواژه :
ديابت , جايگزين , طب مكمل
چكيده فارسي :
مقدمه: شيوع بيماري ديابت نوع 2 و گرايش گستردهي مردم به استفاده از طبّ مكمّل و جايگزين براي درمان آن، موجب اهميت يافتن شناسايي روشهاي مختلف درمان اين بيماري شده است. اين مطالعه با هدف بررسي فراواني استفاده از طبّ مكمّل و جايگزين در بيماران مبتلا به ديابت نوع 2 در اصفهان در سال 1392 انجام گرفت.
مواد و روشها: اين پژوهش يك مطالعهي تحليلي - مقطعي است كه در آن 400 نفر از بيماران مبتلا به ديابت نوع 2با كسب رضايت نامه كتبي به روش نمونهگيري غير احتمالي آسان انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه پرسشنامهي محققساخته جمعآوري شدند و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهي 20 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافتهها: در طبّ مكمّل از روشهاي گوناگوني جهت درمان استفاده ميشود. در اين مطالعه كه با رضايت شركتكنندگان صورت گرفت تعداد 85/8% از بيماران مبتلا به ديابت، حداقل از يكي از انواع طبّ مكمّل استفاده كردند. فراواني استفاده از روشهاي طبّ مكمّل، به تفكيك، شامل مصرف مواد طبيعي (41/8%)، روشهاي فيزيكي و حركتي (35/9%)، درمان معنوي (34/1%)، روشهاي سنّتي (18/4%)، طبّ ذهن و بدن (12/8%)، سيستمهاي كامل درماني (4/1%)، ساير روشها (6/2%) و درمانهاي انرژيايي (2/3%) بوده است.
نتيجهگيري: بر اساس نتايج بهدستآمده اكثر بيماران مبتلا به ديابت در كنار درمان دارويي از درمان مكمّل و جايگزين نيز استفاده كردند. درصورتيكه پزشكان بخواهند در جهت استفادهي مناسب از اين درمان، بيماران خود را راهنمايي كنند، به اطلاعات علمي بيشتري نياز خواهند داشت. همچنين تحقيقات بيشتر در مورد اثربخشي طبّ مكمّل و جايگزين بهمنظور استفاده و آموزش جامعه و كنترل بهتر قند خون توصيه ميشود.
چكيده لاتين :
Introduction: The present study aims to assess the relative frequency use of complementary and alternative medicine (CAM) among the patients with Type 2 diabetes, during the prevalence of type 2 diabetes in Isfahan in 2013.
Methods: The study considers a descriptive-cross sectional study. Four hundred patients with type 2 diabetes were selected with improbable sampling. Data were collected by the method of interviewing and use of questionnaire after taking consent from patients and analyzed by SPSS20 Software.
Results: In CAM we have different approaches to manage the disease. In our study 85.8% of the patients with type 2 diabetes used at least one of CAM methods. The frequency of various CAM methods was included natural product (41.7%), Manipulative & Body based practices & Movement-based approaches (35.9%), Spiritual practices (34.1%), Practices of traditional healers (18.4%), Mind & body medicine (12.8%), Whole medical system (4.1%), other methods (2.6%) and Putative energy field (2.3%), respectively.
conclusion: Based on the obtained results, the majority of the patients with diabetes used CAM along with drug therapy. If the doctors want to consult their patients properly they will need more scientific data. In addition, the need for advance research for recognition of CAM effects is necessary in order to teach and manage blood sugar level better among the patients with Type 2 diabetes.