عنوان مقاله :
بررسي شاخصهاي پايداري تحويل آب در طرح تجهيز و نوسازي اراضي شاليزاري
پديد آورندگان :
مومني ، بابك - گروه مهندسي آب , مومني ، بابك - گروه مهندسي آب , مسعوديان ، محسن - گروه مهندسي آب , مسعوديان ، محسن - گروه مهندسي آب , غلامي سفيدكوهي ، محمد علي - گروه مهندسي آب , غلامي سفيدكوهي ، محمد علي - گروه مهندسي آب , عمادي ، عليرضا - گروه مهندسي آب , عمادي ، عليرضا - گروه مهندسي آب
كليدواژه :
ارزيابي , برنج , پيشبينيپذيري , تغييرپذيري , توزيع آب
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: اجراي طرح تجهيز و نوسازي در اراضي شاليزاري، با تحول در زيرساختهاي مديريت مزرعه، سيستم سنتي آبياري كرت به كرت را به مديريت تحويل آب مبتني بر استفاده از كانالهاي آبياري و زهكشي براي هر كرت شاليزاري تغيير ميدهد. با گذشت سالهاي متمادي از آغاز عمليات اجرايي اين طرح، اغلب مطالعات قبلي مبناي كيفي داشته و عليرغم اشاره به وجود مشكلات اساسي در سيستم آبياري آن، عمدتا تحليلها بر پايه ميزان رضايتمندي كشاورزان و يا قضاوتهاي تجربي كارشناسان بخشهاي مختلف اين پروژه بوده است و كمتر تحليلي كمي مبتني بر شاخصهاي كليدي عملكرد، نظير پايداري سيستم، انجام شده است تا اطمينان از تحويل آب زراعي در موعد مقرر، به مقدار مورد نياز و براي مدت زمان مورد نياز را نشان دهد و معيارهايي نظير اعتمادپذيري، يكنواختي، بههنگام بودن و قابل پيشبيني بودن تحويل آب كه از سوي پژوهشگران مختلف براي ارزيابي آن ارائه شده، در اين طرح تاكنون محاسبه نشده است تا بتوان بهاين وسيله اثربخشي سيستم را محاسبه كرد و امكان برنامهريزي، بازطراحي و اجراي اقدامات اصلاحي را مهيا نمود. مواد و روشها: در اين پژوهش، شاخصهاي مرتبط با پايداري تحويل آب شامل انواع معيارهاي تغييرپذيري و قابليت پيشبيني جريان تحويلي، در دو كانال آبياري بتني و خاكي و كرتهاي شاليزاري تحت پوشش آنها در پروژه تجهيز و نوسازي اراضي روستاي اسماعيلكلاي شهرستان جويبار استان مازندران محاسبه و مقايسه شد. يافتهها: نتايج بررسي شاخصهاي كمي ارزيابي شده نشان ميدهد؛ هرچند پوشش بتني كانالها موجب ارتقاي معيارهاي تغييرپذيري تحويل آب نسبت به كانال خاكي شد، چنانكه شاخصهاي كفايت واعتمادپذيري در كانال بتني به ترتيب 18 و 5 درصد، اعتمادپذيري در دامنه اطمينان پنجاه درصد به مقدار 0.14، شاخص بههنگام بودن تحويل آب به اندازه 4 روز و شاخص يكنواختي تحويل 0.27 بهتر از نتايج بهدست آمده در كانال خاكي بود، اما ضعف ساختاري و مديريتي در سيستم آبگيري و كنترل، با توجه به ضريب تغييرات 0.33 كفايت و 0.46 اعتمادپذيري، موجب شده توزيع آب بين كرتها كافي و عادلانه نباشد و تغييرات زماني تحويل آب در كرتهاي انتهايي كانال با يكنواختي كمتر از 0.5، شاخص بههنگام بودن عمدتا بيش از 10 روز و قابليت اطمينان پايين، حتي در سطح 50 درصد، اختلاف زيادي با استانداردهاي ارائه شده را نشان دهد. در هر دو كانال خاكي و بتني رابطه همبستگي خطي بين جريان تحويلي و مورد نياز عمدتا معكوس بود كه نشاندهنده ضعف در مديريت تحويل آب بر اساس تقاضا است. همبستگي معكوس بين متغيرهاي تحويل آب در كانال بتني به 0.97 ميرسد، لذا مديريت نامناسب تحويل آب در دهههاي انتهايي را بهدرستي پيشبيني مي نمايد و در كانال خاكي هم مقدار متوسط 0.30 نشان از عدم همبستگي جريان تحويلي با نياز آبي و به تبع آن پيشبينيپذيري كم سيستم دارد. نتيجهگيري: بهطور كلي شاخصهاي پايداري تحويل آب در مقايسه با استانداردهاي تعريف شده حتي با پوشش بتني كانالهاي آبياري نيز با چالشهاي اساسي مواجهاند. از يك سو ساختار سنتي، تجربي و غيرتخصصي مديريت حاكم بر تحويل آب به اراضي تجهيز و نوسازي شده، زمانبندي مناسبي براي استفاده از آب تامين شده در طول فصل كشت ندارد و از سوي ديگر ارتقاي ساختار سازهاي سيستم موجود تحويل آب، نيازمند اصلاح وضعيت آبگيري، استفاده از سازههاي كنترل جريان در كانال و تعريف برنامه تحويل آب بر اساس نياز آبياري كرتها است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك