عنوان مقاله :
ويژگيهاي جذب مس در خاكدانههاي با اندازه متفاوت و ارتباط آنها با برخي ويژگيهاي خاك
پديد آورندگان :
خواجعلي ، زهرا - گروه علوم و مهندسي خاك , خواجعلي ، زهرا - گروه علوم و مهندسي خاك , متقيان ، حميدرضا - گروه علوم و مهندسي خاك , متقيان ، حميدرضا - گروه علوم و مهندسي خاك , حسين پور ، عليرضا - گروه علوم و مهندسي خاك , حسين پور ، عليرضا - گروه علوم و مهندسي خاك
كليدواژه :
الك خشك , خاكدانههاي ريز , رگرسيون , همدماهاي جذب
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: فلزات سنگين از طريق جذب، رسوب و ساير فرآيندهاي فيزيكي و شيميايي در خاكها تجمع مييابند. فلزات جذب شده در خاكها ميتوانند به وسيله رواناب به رودخانهها و آبهاي زيرسطحي وارد شده و در حيوانات، گياهان و انسانها تجمع يابند. خاكدانهها اجزاء تشكيلدهنده ساختمان خاك هستند. خاكدانههاي با اندازه متفاوت توانايي جذب و انتقال فلز مس متفاوتي دارند. بر اين اساس اطلاع از سرنوشت مس در خاكدانهها در درك اثرات مس در خاكها مهم است. جذب ناهمگن مس در خاكدانههاي مختلف بر تحرك و قابليت دسترسي اين فلز مؤثر است. بنابراين تعيين توانايي خاكدانههاي مختلف در جذب مس براي مديريت كشاورزي، مدلسازي آبخيز و مطالعات زيست محيطي اهميت زيادي دارد. مواد و روشها: در اين تحقيق ويژگيهاي جذب مس در خاكدانههاي پنج خاك آهكي استان چهارمحال و بختياري مطالعه شد. خاكدانهها با استفاده از روش الك خشك به 4 بخش (بزرگتر از 2 و 2 تا 0.25 ميليمتر (خاكدانههاي درشت) و 0.25 تا 0.053 و كوچكتر از 0.053 ميليمتر (خاكدانههاي ريز)) تفكيك شدند. سپس جذب مس در خاكدانههاي مختلف با استفاده از محلول كلريد كلسيم 0.01 مولار حاوي مس (0 تا 500 ميليگرم در ليتر) بررسي شد. بهعلاوه ويژگيهايي مانند pH، گنجايش تبادل كاتيوني، كربنات كلسيم معادل، اكسيدهاي آهن آزاد، كربن آلي، مقدار كل و قابل استفاده مس در هر خاكدانه تعيين شد. سپس، بر دادههاي مس جذبشده معادلههاي لانگموير، فروندليچ و خطي برازش داده شد. براي تعيين روابط بين ويژگيهاي جذب مس و ويژگيهاي خاكدانهها از ضريب همبستگي (r) و رگرسيون استفاده شد. يافتهها: بر اساس نتايج ويژگيهاي خاكدانهها اكسيدهاي آهن آزاد در خاكدانههاي درشت بيشتر از خاكدانههاي ريز بود؛ درحالي كه OC، CEC و CCE در خاكدانههاي درشت كمتر از خاكدانههاي ريز بود. نتايج نشان داد كه معادلههاي لانگموير، فروندليچ و خطي توانايي توصيف جذب مس را داشتند. نتايج مطالعه جذب مس نشان داد كه حداكثر مقدار جذب مس (b در معادله لانگموير)، حداكثر گنجايش بافري (MBC در معادله لانگموير) و ضرايب توزيع (kf و B در معادلههاي فروندليچ و خطي) در خاكدانههاي ريز بيشتر از خاكدانههاي درشت بود (0.05 P)؛ در حالي كه انرژي جذب (k در معادله لانگموير و n در معادله فروندليچ) در خاكدانههاي ريز كمتر از خاكدانههاي درشت بود (0.05 P). نتايج مطالعه همبستگي نشان داد كه pH، گنجايش تبادل كاتيوني و كربنات كلسيم معادل از مؤثرترين ويژگيهاي خاك بر ضرايب معادلههاي توصيفكننده جذب مس بودند. نتيجهگيري: نتايج اين تحقيق نشان داد كه خاكدانههاي ريز (كوچكتر از 0.25 ميليمتر) با ظرفيت جذب مس بيشتر با قدرت كمتر نسبت به خاكدانههاي درشت (بزرگتر از 0.25 ميليمتر) پتانسيل تجمع مس دارند، بنابراين در اثر جابهجايي اين بخش از خاكها در اثر عوامل مختلف به محلهاي ديگر، آلايندگي ميتواند منتقل شود.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك
عنوان نشريه :
پژوهش هاي حفاظت آب و خاك