شبيه سازي و بهينه سازي جذب CO2 و بررسي جايگزيني حلال Sulfinol-M بجاي MDEA در واحد تصفيه گاز پالايشگاه سرخس

معمولا در واحدهاي تصفيه گاز، علاوه بر جذب H2S درصد زيادي از CO2 نيز جذب حلال مي‌شود. جذب گاز CO2در واحدهاي پالايش گاز باعث اتلاف انرژي و موجب كاهش ظرفيت واحد بازيافت گوگرد مي‌شود. وجود درصد بالاي CO2 در منطقه گازي سرخس (6/41 مول درصد درگازترش) و توجه به اين مساله كه اتلاف و تجزيه حلال‌هاي شيميايي در واحدي كه مقدار CO2 درخوراك آن واحد بالاتر باشد، بيشتر است، بنابراين اين تحقيق به عملكرد جذب CO2 با مخلوط حلال فيزيكي و شيميايي پرداخته است تا بتواند با بررسي عملكرد پارامترهايي از جمله دماي حلال، دبي حلال ، هرزرفت حلال، جايگزيني مناسب براي حلال MDEA در اين پالايشگاه باشد. همچنين براي اعتبارسنجي اين تحقيق، ب ه طور همزمان شبيه سازي واحد تصفيه گاز پالايشگاه سرخس با حلال پيشنهادي Sulfinol-M وحلال كنوني MDEA مورد مصرف در آن با داده هاي واقعي صنعتي با نرم افزارAspen Plus انجام شد. نتايج شبيه سازي با داده هاي واحد تصفيه گاز پالايشگاه سرخس معتبر است، نتايج نشان مي دهد كه براي تصفيه scmh 173000 گاز ترش كه حاوي بيش از 10 درصد از گازهاي اسيدي است، در حال حاضر از حلال MDEA (با دبي حلال درگردش m^3/h  400480) با تركيب نسبي%Wt MDEA 40-50 استفاده مي شود، درحالي كه در صورت جايگزيني حلال  Sulfinol-M(%wt H2O 20-40،  % Wt  Sulfolane 40-50،% Wt  MDEA 20-40) ، دبي حلال در گردش به  m^3/h 315-420 براي مخلوط حلال Sulfinol-M كاهش مي يابد، همچنين با توجه به قابليت تركيب نسبي اين حلال، نتايج شبيه سازي نشان مي دهد كه با تغيير تركيب نسبي حلال Sulfinol-M جذب گزينشي H2S در حضور CO2 مناسب تر است و مشكلات ناشي از درصد بالاي CO2 در خوراك واحد تصفيه گاز و اتلاف انرژي ناشي از اين مورد نيز كاهش مي يابد.