تاثير قارچ اندومايكوريز Piriformospora indica و اسيد ساليسيليك بر ميزان فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان در گندم حساس به بيماري سفيدك سطحي

استفاده از تركيبات قارچ كش عليه بيماري سفيدك سطحي در گندم كه توسط Blumeria graminis f. sp. tritici  ، ايجاد ميگردد، چندان مورد توجه قرار نمي گيرد. لذا كاربرد روش هاي ديگري مانند به كارگيري فعال كننده هاي مصنوعي مكانيسم دفاعي كه مي توانند مقاومت را به صورت سيستميك در گياهان القا نمايند، مطلوب به نظر مي رسد. به دين منظور گياهان گندم رقم فلات به عنوان رقم حساس به سفيدك، پس از همزيستي با قارچ اندوميكوريز Piriformospora indica به همراه گياهان شاهد در معرض عامل بيماري قرار گرفت. از سويي ديگر، گياهان دو هفته اي گندم فلات در آزمايش جداگانه اي، 48 ساعت پس از تيمار با اسيد سالسيليك با قارچ عامل بيماري تلقيح گرديد. ميزان فعاليت آنزيم هاي پراكسيداز، كاتالاز و آسكوربات پراكسيداز در چهار بازه زماني صفر، 12، 24 و 48 ساعت پس از آلودگي در سه تكرار مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه گياهان تيمار شده با اسيد سالسيليك هم قبل از آلودگي و هم بعد از آلودگي به قارچ عامل بيماري، فعاليت آنزيمي كمتري را نسبت به گياهان شاهد نشان دادند (به استثناي آنزيم پراكسيداز كه فعاليت آن هم قبل و هم بعد از آلودگي گياه افزايش يافت). گياهان همزيست شده با قارچ اندومايكوريز نيز به جز بيان بالاي آنزيم پراكسيداز، تفاوت معني داري را از نظر فعاليت ساير آنزيم ها با گياه شاهد نشان ندادند، بنابراين مي توان چنين استنباط نمود كه قارچ همزيست در القاي مقاومت از طريق مسير آنزيمي چندان موثر نمي باشد. احتمالا اين قارچ همزيست مي تواند از طريق فعال نمودن مسيرهاي ديگري مثل فعال سازي پروتئين هاي مرتبط به بيماري زايي نقش ايفا نمايد.  اسيد سالسيليك بوسيله كاهش ميزان فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان و القاي مرگ سلولي به مبارزه با اين بيمارگر بيوتروف مي پردازد، لذا كاربرد اسيد سالسيليك عليه بيماري سفيدك سطحي توصيه مي گردد.