تبيين و شناسايي عوامل مؤثر بر فرآيند اشتراك‌گذاري دانش ميان كاركنان اداره آموزش‌وپرورش استان مازندران با رويكرد مدل معادلات ساختاري

The Verification and Identification of the Influential Factors on Organizational Knowledge Sharing Process among Staff of Mazandaran Province’s Education and Training Administration with Structural Equation Model

هدف: هدف از پژوهش حاضر، تبيين و شناسايي عوامل مؤثر بر فرآيند اشتراك‌گذاري دانش كاركنان اداره آموزش‌وپرورش استان مازندران مي‌باشد. روش‌شناسي: اين پژوهش از نظر نحوة گردآوري داده‌ها، توصيفي- پيمايشي، و از نظر مقاصد پژوهش، كاربردي است. جامعه آماري اين تحقيق، 387 نفر از كاركنان اداره آموزش‌وپرورش استان مازندران مي‌باشند، كه 172 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب، و براي جمع‌آوري داده‌ها از پرسشنامه‌هاي استاندارد استفاده‌شده (جاكوب و رودت، 2007)، و تجزيه‌وتحليل داده‌ها به‌وسيله نرم‌افزارهاي SPSS و LISREL انجام‌شده است. يافته‌ها: يافته‌هاي مدل معادلات ساختاري نشان داده است كه هر پنج متغير موردبررسي يعني گردآوري، خود سودمندي، اهداء دانش، جوّ سازماني، و كنترل رفتاري، به‌صورت مستقيم و غيرمستقيم بر فرآيند اشتراك‌گذاري دانش سازماني اثرگذاري داشته‌اند. هم‌چنين نتايج آزمون فرضيات نشان داد همه متغيرها به‌صورت تك‌تك به‌عنوان عامل مؤثر و تبيين‌كننده فرآيند -اشتراك‌گذاري دانش مي‌باشند. نتيجه‌گيري: عصر دانايي محور كه در آن دانش، به‌عنوان مهم‌ترين سرمايه سازمان‌ها محسوب مي‌گردد، نيازمند رويكرد متفاوت مديريتي نسبت به مسائل سازمان و كاركنان است. تغيير ماهيت فعاليت‌هاي سازمان‌ها به فعاليت‌هاي دانشي موجب اهميت يافتن روزافزون كاربرد مديريت دانش و اشتراك‌گذاري آن در سازمان‌ها شده است. براين اساس، سازمان‌هاي موفق به شكل مستمري ميزان توليد، نشر، تبادل و به‌كارگيري دانش در بين كاركنان خود را به‌وسيله روش‌هاي مختلف، اندازه‌گيري و مورد ارزيابي قرار مي‌دهند تا از اين طريق بتوانند راهكارهاي نيل به اهداف سازماني را كسب كنند.

Purpose: The purpose of present research is verification and identification of influential factors on knowledge sharing process among Education and Training Administration's staff of Mazandaran. Methodology: This study, in terms of dada collection, is an analytical-descriptive study, and in terms of research objectives, is an applied study. Statistical population of the present study includes 387 Education and Training Administration's staff of Mazandaran that 172 staffs are selected as statistical sample. For collecting data, we used the standard questionnaires which were used by (Jacobs & Roodt, 2007), and data analysis so performed by SPSS and LISREL software. Findings: The results of structural equation modeling showed that all 5 studied variables such as gathering, self-efficacy, knowledge presentation, organizational climate, and behavioral control both directly and indirectly influenced on organizational knowledge sharing process. So the results of assumptions testing showed that all variables are influential and verifier of knowledge sharing process separately. Conclusion: The knowledge-based age in which the knowledge is counted as the most important asset of organizations, requires to a distinctive management approach towards the organizational and personnel problems. The change of the nature of organizational activities into the knowledge activities causes increasingly importance of applying knowledge management and it's sharing within organizations. Therefore, successful organizations continuously evaluate and measure the extent of production, dissemination, exchange, and utilization of knowledge among their employees by different methods through which they are able to attain to the alternatives of achieving organizational goals.