عنوان مقاله :
ظهور زيبايي و هيأت هنري در پرتو انوار اشراقي فلسفه سهروردي
عنوان به زبان ديگر :
The Manifestation of Beauty and Artistic Embodiment According to Suhrawardi’s Illumination Philosophy
پديد آورندگان :
رحيميان شيرمرد، محمد دانشگاه آزاد اسلامي - دانشكدة الهيات و فلسفه، واحد علوم و تحقيقات تهران , ذهبي، عباس دانشگاه آزاد اسلامي - دانشكدة الهيات و فلسفه، واحد علوم و تحقيقات تهران
كليدواژه :
زيبايي شناسي اشراقي , هنر اشراقي , سهروردي , عالم خيال , صور معلقه , بهجت زيبايي
چكيده فارسي :
شأن وجودشناختي و حيث معرفتي زيبايي به مثابه يك مفهوم و امر زيبا به عنوان وجه تحققي آن، زمينه هاي تأملات فلسفي در اين باب را فراهم آورده است. از تبيين سقراطي تا صورتبندي هاي قرن هيجدهمي در قبال زيبايي، با وجود رهيافت ها و تفاوت رويكردها، زمينه هاي فلسفي براي نظريه پردازي در مورد هنر همچون متعلق شناخت پديد آمده است. در اين ميان فلسفي ترين مواجه براي استخراج و دسته بندي نظريه هاي زيبايي شناسي و هنري از متون فلسفي بازسازي و خوانش اين نظريه ها از كليت و پيكره اين متون و استنباط امور جزئي از ديدگاه هاي كلي فيلسوف است.
اين مقاله قصد دارد با شرح وجوه زيباشناختي آثار و آراي كلي كلي سهروردي از حيث ساختار و هيأت كلي اثر و جنبه هاي ابداعي عالم و صور معلقه، اين حقيقت را نشان دهد كه صورتبندي سلسله مراتبي عوالم، ربط و نسبت آن ها با يكديگر و تبيين معرفت تشكيكي اشراقي براي ادارك حقايق و معارف، پيكري زيباشناختي و وجهي هنري دارد. توضيح مباني فلسفي زيبايي شناسي و هنر در بطن حكمت اشراقي و دسته بندي انضمامي ويژگي هاي هريك ا آن ها، هدف ديگري است كه اين نوشتار دنبال كرده است.
چكيده لاتين :
The importance of the ontological and epistemological aspects of
beauty as a concept and its aesthetic embodiment has laid down
foundation for philosophical deliberations. From Socratic deliberations
to the 18th century formulations, despite their different attitudes and
achievements. Here the most philosophical attitude is reconstructing of
theories to the whole body of the texts in question. The present essay
intends, through the explanation of the aesthetic aspects of the works
and the general viewpoints of Shahabaddin Suhrawardi, considering
hisworks’ structures and their general formations along with his
Visionary Worlds and the Hanging Images, to indicate the fact that the
hierarchical formation of those worlds, their relation and affinity to one
another, the explanation of the Illumination (ishraqi) are all of an
aesthetic formation and an artistic facet.