شماره ركورد :
1063268
عنوان مقاله :
تصورات تاريخي افلاطون از پيشينيان و ارتباط آن با ريشه شناسي
عنوان به زبان ديگر :
Levinas Otherness, aspects of Concrete New art
پديد آورندگان :
ساكت، اميرحسين دانشگاه شهيد بهشتي
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
137
تا صفحه :
164
كليدواژه :
افلاطون , كراتيلوس , ريشه شناسي , نام ها , چيزها
چكيده فارسي :
افلاطون در كراتيلوس و ديگر آثار خود عقايدي متعارض درباب ريشه شناسي ابراز كرده كه از ديرباز موجب اختلاف نظر بوده است. وي در كراتيلوس استفاده از ريشه شناسي را منع مي كند زيرا به عقيدۀ او مطابقتي ميان نامها و چيزها وجود ندارد و تحليل نام به حروف و هجاهاي سازنده اش ماهيت ناميده را آشكار نمي سازد. اما او در ديگر آثار خود در چند مورد به ريشه شناسي نامها پرداخته است كه ظاهراً ناقض سخنان قبلي او به نظر مي رسد و به همين جهت مفسران درباب موافقت يا مخالفت او با ريشه شناسي اختلاف نظر داشته اند. كراتيلوس به زعم اكثر محققان از آثار دورۀ مياني افلاطون است در حالي كه ريشه شناسي هاي مذكور در آثار متأخر وي مطرح شده است و اين نشان مي دهد كه او احتمالاً پس از كراتيلوس دربارۀ ريشه شناسي تجديد نظر كرده و به استفاده از اين روش گرايش يافته است. ريشه شناسي در كراتيلوس بدين سبب منع شده است كه به عقيدۀ افلاطون نامگذاران يوناني ماهيت حقيقي چيزها را نمي شناخته اند و در نتيجه نامهايي كه وضع كرده اند ماهيت چيزها را منعكس نمي سازد. نامگذاران كه افلاطون معمولاً آنان را قانونگذار مي خواند، همان پيشينياني هستند كه علاوه بر نامها، قوانين و سنن و اعتقادات يونانيان را بنياد گذاشته اند. افلاطون در كراتيلوس و آثار نزديك به آن به دانش پيشينيان بدگمان است و مخالفت او با ريشه شناسي نيز از نتايج همين بدگماني است. وي در آثار متأخر خود به علتي نامعلوم از عقيده سابق خود برگشته، فضايل پيشينيان را ستوده و به دانش برتر آنان اذعان كرده است. همزمان با اين تغيير عقيده و برخلاف آنچه در كراتيلوس مطرح شده بود، گفته مي شود كه نامهاي يوناني از هر جهت با چيزها مطابقت دارند و اين ناشي از دانش نامگذاراني است كه به گفتۀ افلاطون ماهيت حقيقي چيزها را مي شناخته اند. بر اثر اين تغيير عقيده افلاطون به ريشه شناسي گرايش يافته و در آثار اين دوره در چندين مورد از اين روش استفاده كرده است. بنابراين علت مخالفت و سپس موافقت افلاطون با ريشه شناسي، تغيير عقيدۀ او دربارۀ دانش نامگذاران و پيشينيان بوده است. در اين مقاله ضمن گردآوري و تحليل فقراتي از محاورات افلاطون كه در آنها به موضوع نامها، نامگذاران و پيشينيان اشاره مي شود، ارتباط ميان اين موضوعات و سير تدريجي تغيير عقيدۀ او بررسي خواهد شد.
چكيده لاتين :
The emphasis on content in “New Art”, made me review the dominant thoughts and ideas which had affected the canon according to the morals’ philosophy approach. Considering the relation of art and moralities, very strong and complicated connections and bonds exist which the contemporary aesthetics and the relation of art with human life with this regard could be extracted by relying on philosophers and theorists’ ideology, specifically the contemporary philosophers and theorists. Hereof, this survey tries to study the “New Art” based on the thoughts and ideology which had been presented by Levinas about morals’ philosophy. Levinas, a French- Lithuanian intellectual, whose ideas specifically in the realm of moralities are thought provoking and worth studying. This morality philosopher, declares that confronting with the “Other” is the alienation of “Phenomenology” and believes that this phenomenon is the end of subject’s Virility and championship. The researcher studied the art in the last few decades according to Levinas viewpoint and the moral aspect, and after the survey, she found out there is a connection between “learning audience” in the New Art and the “Other” by Levinas and herewith, this study aims to focus on the integration aspect of the “Other” in Levinas’ philosophy and the “New Art”.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
شناخت
فايل PDF :
7595151
عنوان نشريه :
شناخت
لينک به اين مدرک :
بازگشت