عنوان مقاله :
بررسي پديده زوال بلوط در درختان با ابعاد تاج مختلف در جنگل هاي زاگرس مياني (مطالعه موردي: ايلام)
عنوان به زبان ديگر :
(Investigating the Oak Decline in different Crown-Dimensions in Middle Zagros Forests (Case Study: Ilam
پديد آورندگان :
فلاح، اصغر دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري - دانشكده منابع طبيعي , حيدري، مازيار مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي استان كردستان، سنندج - بخش تحقيقات جنگلها و مراتع
كليدواژه :
زوال بلوط , ايلام , زاگرس مياني , سطح تاج , كلاسه خشكيدگي
چكيده فارسي :
يكي از مهمترين عواملي كه در تخريب و تغيير وضعيت جنگلهاي ناحيه رويشي زاگرس نقش چشمگيري دارد، پديدهي زوال بلوط است. هدف از پژوهش حاضر بررسي تأثير سطح تاج درختان بر وضعيت خشكيدگي درختان بلوط در جنگلهاي شهرستان سرابله (در استان ايلام) است. جهت بررسي روند خشكيدگي بلوط، از قطعات نمونه دائم استفاده شد. آماربرداري به روش تصادفي منظم با شبكه آماربرداري به ابعاد 200×150 متر و قطعات نمونه 10 آري مستطيل شكل اجرا شد و 80 قطعه نمونه برداشت شد (در 120 هكتار منطقه مورد پژوهش). در هر قطعه نمونه اطلاعات شامل قطر بزرگ و كوچك تاج وضعيت خشكيدگي تاج درختان بلوط در پنج كلاسه برداشت شد. خشكيدگي تاج درختان بلوط به پنج كلاسه (خيلي زياد، زياد، متوسط، كم، سالم) تقسيم بندي شد. آماربرداري در دوره ترتيب در سالهاي 1391 و 1393 انجام شد. جهت بررسي تأثير سطح تاج درختان بر روند وضعيت خشكيدگي درختان بلوط، از طبقات سطح تاج سه متر مربعي استفاده شد. از آزمون من وينتني جهت مقايسه وضعيت خشكيدگي در دو دوره آماربرداري استفاده شد. نتايج نشان داد كه در سال 1391 درصد درختان داراي خشكيدگي خيلي زياد و زياد (مجموع دو كلاسه)، 13/6 درصد بود و درصد درختان با خشكيدگي خيلي زياد و زياد در سال 1393 به 25/4 درصد افزايش يافته و در كل درصد درختان با خشكيدگي خيلي زياد و زياد 11/8 درصد افزايش يافته است. نتايج نشان داد كه تغييرات درصد درختان در كلاسه هاي خشكيدگي معني دار است. نتايج مقايسه وضعيت خشكيدگي درختان در كلاسه هاي سطح تاج نشان داد كه بيشترين مقدار خشكيدگي درختان در سطح تاج دو متر مربعي و بيشترين درصد درختان سالم در كلاسه سطح تاج 14 متر مربعي مشاهده شد و درختان با سطح تاج كوچكتر، بيشتر در معرض خشكيدگي بلوط قرار دارند. جهت مديريت جنگلهاي درگير با پديده زوال بلوط در استان ايلام و اجراي عملياتهاي احيايي اين جنگلها، پيشنهاد مي شود درختان با سطح تاج كوچكتر (يك تا هفت متر مربع) بيشتر مد توجه عملياتهاي پرورشي و احيايي قرار گيرند.
چكيده لاتين :
Oak decline is an eminent factor, which has a significant role in degradation and change in Zagros forests. The goal of present study was to assess the crown surface area of oak trees in Sarableh forests, Ilam province. For this purpose, permanent sample plots were used. Eighty sample plots with 10 Ar area were applied based on systematic-random method in a 150×200 survey network in 120 ha. The crown diameters and oak decline were measured. Oak decline was classified in five classes (very high, high, medium, no decline). The inventory was conducted in 2012 and 2014. The Mann-Whitney test was used to compare the oak decline in two inventory times. The results showed that the trees in very high and high decline classes (total of two classes) were 13.6% in 2012 and it is increased to 25.4% in 2014 (to be an 11.8% increase). The changes in forest decline were significant at decline classes (P≤0.01). The highest oak decline was observed in two m2 crown area and the maximum healthy trees were found in 14 m2 crown area. Our result revealed that trees with small crown area are more engaged by forest decline. In order to managing the forest engaging to oak decline in Ilam province and the rehabilitation of these forests , it is recommended the trees with small crown area (up to seven m2) should be more considered in terms of forest rehabilitation and tending.
عنوان نشريه :
بوم شناسي جنگل هاي ايران
عنوان نشريه :
بوم شناسي جنگل هاي ايران