عنوان مقاله :
شك و يقين در فلسفه معاصر اسلامي و غرب
پديد آورندگان :
حسامي فر، عبدالرزاق دانشگاه بين المللي امام خميني - گروه فلسفه
كليدواژه :
شك , يقين , شناخت , معرفتشناسي , صدق
چكيده فارسي :
شك و يقين دو حالت نفسانيند كه در فرايند شناخت انساني، معرفت ظني و معرفت يقيني را شكل ميدهند. معرفت ظني بيشتر در قلمرو علوم تجربي و معرفت يقيني بيشتر در قلمرو برخي از علوم غيرتجربي همانند فلسفه، منطق، رياضيات و عرفان حاصل ميشود. در تاريخ فلسفه، فيلسوفان اغلب بدنبال معرفت يقيني بوده و نيل به حقيقت را ممكن ميدانستند. اما در برابر آنها، شكاكان حصول چنين معرفتي را ناممكن ميدانستند و قائل به هيچ حقيقتي نبودند. رويارويي اين دو گروه همواره بخشي از تاريخ فلسفه را تشكيل داده است. اين مواجهه در فلسفه معاصر و در پي بحثهايي كه در معرفتشناسي جديد مطرح شده، هم در فلسفه اسلامي و هم در فلسفه غرب، جان تازهيي گرفته است. از يكسو فيلسوفان معاصر مسلمان كوشيدهاند با نفي ديدگاه شكاكان از مباني معرفتشناختي قوي فلسفه اسلامي دفاع كنند. آنها در معرفتشناسي قائل به واقعگرايي شدند و تفسير مبتني بر ايدئاليسم ذهني را از شناخت رد كردند. از سوي ديگر، دستكم برخي از فيلسوفان معاصر غرب كوشيدهاند با در ميان آوردن ديدگاههاي جديد، پاسخهايي به شبهات شكاكان بدهند. در اين پژوهش ميكوشيم در مطالعهيي تطبيقي تلاش گروهي از فيلسوفان دو طرف را ارزيابي كنيم و البته درنهايت نتيجه خواهيم گرفت كه پاسخ فيلسوفان اسلامي هم در گذشته و هم در دوره معاصر از پايه و اساس استوارتري برخوردار است.
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه