شماره ركورد :
1064749
عنوان مقاله :
هستي‌شناسي رياضي افلاطون در تفاسير اسلامي و غربي
پديد آورندگان :
ساكت نالكياشري، محمد دانشگاه بين المللي امام خميني - گروه فلسفه , باقرشاهي، علي‌نقي دانشگاه بين المللي امام خميني - گروه فلسفه
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
7
تا صفحه :
28
كليدواژه :
افلاطون , واقعباوري , هستي‌شناسي , فلسفه رياضي , تمثيل خط , معماي بناسراف , ملاصدرا
چكيده فارسي :
رياضيات همواره از علوم يقيني شمرده ميشده است، اما اينكه معرفت رياضي دربارة چيست، همواره دغدغه ذهني رياضيدانان و فيلسوفان رياضي بوده است. اين نظريه كه متعلقات رياضي، اموري مجرد و مفارق از جهان ذهن و انديشه ما هستند به افلاطون نسبت داده شده و عده زيادي از فيلسوفان واقع‌باور را با تمام اختلاف‌نظرهايشان افلاطون‌گرا ناميده‌اند. مفسران افلاطون، فلسفه رياضي وي را چه از لحاظ هستي‌شناسي و معناشناسي، چه از لحاظ معرفت‌شناسي بطور شفاف و سازگار تفسير نكرده‌اند و اين امر باعث بدفهمي فلسفه رياضي افلاطون و ابهام در كل فلسفه او گرديده است. از جمله، پريچارد، تفسيري از هستي‌شناسي افلاطون ارائه كرد كه بموجب آن، متعلقات رياضي همين محسوسات هستند. بر اساس اين تفسير، تمثيل خط به گونه ديگري تفسير شده و ابهامات موجود در اين تمثيل از ميان ميرود. ما در اين نوشتار اين تفسير را بررسي ميكنيم و آن را با ساير تفاسير هستي‌شناسي رياضي افلاطون مقايسه كرده و آثار آن را در كل فلسفه رياضي افلاطون ملاحظه مينماييم و نشان ميدهيم فلسفه رياضي افلاطون برخلاف تفسير سنتي آن درگير معماي بناسراف نيست. بعلاوه، بر اساس استدلالهاي صدرالمتألهين نظرية مثل بلحاظ هستي‌شناسي نظريه‌يي كاملاً سازگار است؛ نتيجه اينكه فلسفه رياضي افلاطون فلسفه‌يي سازگار است.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
فايل PDF :
7598304
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
لينک به اين مدرک :
بازگشت