آزمون‌پذيري نظريه دولت رانتير در انقلاب هاي جهان اسلام ( مطالعه موردي ايران و مصر )

The testability of the theory of Rantier State about the Islamic revolutions in the World (Case study: Iran and Egypt

گاه ساختاري در تبيين وقوع انقلاب­ها در چارچوب­ تئوري انقلاب از مهمترين رويكردهاي پژوهشگران به حوزه مطالعات انقلاب مي­باشد. با وقوع انقلاب اسلامي ايران اين صاحب­نظران به تجديدنظر در چشم­انداز نظريه­پردازي خود نسبت به انقلاب ايران پرداختند. از شاخص­ترين اين افراد در اين رويكرد، تدا اسكاچپول است كه نظريه دولت رانتير و اسلام شيعي را درباره انقلاب اسلامي ايران مطرح نمود. از اين رو هدف مقاله «مقايسه انقلاب اسلامي ايران(1979) و انقلاب مصر(2011)» بر اساس مدل نظري اسكاچپول مي­باشد. سعي بر آن است تا به اين پرسش پاسخ داده شود كه آيا نظريه اسكاچپول مي­تواند انقلاب ايران و مصر را توأمان مورد تبيين قرار دهد. نتايج حاكي از آن است كه انقلاب مصر در برخي از زمينه­ها بر اساس نظريه اسكاچپول با انقلاب ايران همخواني دارد و در برخي از آن تفاوت­هاي چشمگيري وجود دارد، بنابراين بر اساس اين تفاوت ها انقلاب مصر نتوانست از مدار انقلاب سياسي عبور كند و به يك انقلاب اجتماعي بدل گردد.

The structural look at explaining the occurrence of revolutions within the framework of revolutionary theory is one of the most important approaches of researchers to the field of revolutionary studies. With the advent of the Islamic Revolution in Iran, these scholars revised their vision towards their theories to Iran's revolution. One of the most prominent of these scholars in this approach is Theda Skocpol, who introduced the theory of Rantier government and Shiite Islam about the Islamic Revolution of Iran. Therefore, the purpose of the article is to "compare the Islamic Revolution of Iran (1979) and the Egyptian revolution (2011)" based on the Skocpol theory model. This paper seeks to answer the question of whether Skocpol theory can explain the Iranian and Egyptian revolution simultaneously. The results suggest that based on Skocpol theory the Egyptian revolution in some area is consistent with the Iranian revolution and in some respects there are significant differences, so based on these differences, the Egyptian revolution could not pass the Islamic Revolutionary circuit and become a social revolution.