عنوان مقاله :
كييركگور و خاستگاه آموزه¬هاي ديني اگزيستانسياليست
پديد آورندگان :
محمد، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي , اكوان، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه فلسفه
كليدواژه :
آموزه هاي ديني , كييركگور , جهش , شورمندي , اگزيستانسياليسم
چكيده فارسي :
نوشتار حاضر در پي تبيين نگرش كييركگور، فيلسوف برجسته آغازگر اگزيستانسياليست، نسبت به آموزههاي ديني است. كييركگور سه ساحت استحساني، اخلاقي و ايماني را براي انسان در نظر ميگيرد كه از مرحله استحساني تا مرحله ايمان، فاصله زيادي وجود دارد و از همينروست كه وي براي تبيين سير در اين ساحات، واژههايي همچون «شورمندي» و «جهش» را بكار ميبرد. ديالكتيك ناپيوسته كييركگور در گذر از مرحلهيي به مرحله ديگر نشان ميدهد كه اولاً اين سپهرهاي سه¬گانه هرگز قابل جمع با يكديگر نيستند؛ حتي اگر براي مدتي در كنار هم باشند، سرانجام زماني فراميرسد كه ناگزير يكي را بايد انتخاب نمود. ثانياً نحوه گذر از بين اين مراحل منطقي و چارچوب¬مند نيست. كي¬يركگور وقتي با مسئله ايمان ديني روبرو ميشود، ديگر جايي براي عقل و انديشه باقي نميگذارد. بعبارتي، وي زمان و مكان و راه روشني را مشخص نميكند تا انسان بداند كه در چه زمان و مكاني ميتواند به مرحله ديگر برسد، بلكه به اعتقاد وي در اين راه بايد خطر كرد، معجزه آفريد و بدون عقل اين مسير را پيمود. اين خطر كردن، سبب جهش از مرحله اخلاقي به مرحله ايماني ميگردد كه بالاترين مرحله زندگي اصيل يا اگزيستانس است؛ جهشي كه از چارچوب قواعد عقلي بيرون است و از اينرو فهميدني نيست. تمامي تلاش كييركگور در آثارش بر اين است كه نشان دهد دو حوزه ايمان و عقل كاملاً با يكديگر متفاوت و بلكه متقابلند و ازاينرو نبايد مفاهيم حوزه ايمان را با معيار عقل سنجيد.
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه
عنوان نشريه :
تاريخ فلسفه