عنوان مقاله :
زندگي در لذت يا در سايه مرگ: تحليل نمايش "قاتل" اثر اوژن يونسكو بر اساس مفاهيم اگزيستاسياليستي كركگارد
عنوان به زبان ديگر :
Living in Felicity or in the Shadow of Death: A Kierkegaardian Existentialistic Reading of Ionesco’s The Killer
پديد آورندگان :
نظري، عليرضا دانشكده فارابي , اسدي امجد، فاضل دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
هستي و بقا و دلهره , هستي در نيستي , عقل و فرديت , زندگي در لذت يا در سايه مرگ , نمايش قاتل , اوژن يونسكو , مفاهيم اگزيستاسياليستي كركگارد
چكيده فارسي :
اوژن يونسكو در نمايش خود با نام قاتل شرايط واقعي زندگي انسان را به تصوير ميكشد. وي زندگي و مرگ، هستي و نيستي و تنزل او به مرتبه نيستي را به روي صحنه مي اورد. او در پي رويارويي انسان با شرايط واقعي زندگي است. پس وجود انسان را بايد تعارض بين تمايلات افسارگسيخته و بي پايان ادمي با هستي در بند و محدود او دانست. مقاله حاضر در پي بررسي ديدگاه اوژن يونسكو پيرامون تنهايي انسان در اين دنياي بيگانه، دلهره هاي نهفته در اعماق وجودش و تقلاي وي براي زنده ماندن است كه در چهارچوب مفاهيم اگزيستانسياليستي كركگارد تحليل خواه شد. براي پي بردن هر چه بهتر به اين مفاهيم و مطابقت انها با نمايش، بخش هايي از نمايش ارايه شده است. هدف از اين بررسي لمس هرچه بهتر شرايط پيچيده اي است كه انسان هر روز در حال رويارويي با ان است. درك اين واقعيت كه نيستي قبل از هستي افسار بر گردن انسان انداخته و هيچ گاه او را رها نمي كند براي برانژه، شخصيت اصلي نمايش دشوار است. او شرايط واقعي زندگي بشر را تجربه ميكند:زندگي همزمان در شادي و زير سايه مرگ.
چكيده لاتين :
Eugène Ionesco in his play, The killer (1960) depicts a true reflection of the human condition; he depicts the images of life and death, being and non-being, and the reality of man’s reduction into the cypher of non-being. He wants man to come to grips with his true situation; hence, man's existence is fundamentally a conflict between the infinite extensions of the human urge as opposed to the necessary and limited state of being. The aim of this paper is to examine Ionesco's ideas on the loneliness of man in this alienated universe, his hidden anxieties and his struggle for survival within an Existential framework of Søren Kierkegaard; examples are drawn from The killer (1960) in order to fully examine Ionesco’s particular vision of life. Such a study aims at bringing about a realization and understanding of the conditions man is exposed to in the universe. It is too hard for Bérenger to believe that nothingness precedes, envelops, and conditions all being. He faces the two coexistent side of living: in felicity and in the shadow of death.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه