كليدواژه :
سازگاري و اجماع , روسيه و ايران , سياست خارجي , ولفرام هانريدر , بعد از سال 2012 , پوتين
چكيده فارسي :
جمهوري اسلامي ايران بعد از فروپاشي شوروي، جايگاه متمايزي در گفتمان سياست خارجي نخبگان روسيه اعم از آتلانتيكگرايان، مليگرايان و اوراسياگرايان دارد. برخي مليگرايان روس موقعيت ايران را از نظر اقتصادي حائز اهميت ميدانند و گروه دوم يعني اوراسياگرايان براي ايران، اهميت سياسي و امنيتي قائل هستند. آتلانتيكگرايان روسيه هم بر اين اعتقادند كه نبايد همكاري با غرب را فداي رابطه با ايران كرد. در دوران رياست جمهوري پوتين بهويژه از سال 2012، ايران از اهميت قابل توجهي در سياست خارجي روسيه برخوردار شده است. در اين دوره، پوتين در برخي مواقع، ايران را يك متحد استراتژيك خود توصيف و در مواقع ديگر به راحتي از كارت ايران استفاده كرده و در قبال گرفتن امتيازات بيشتر، منافع اين كشور را قرباني كرده است. سئوال اصلي مقاله اين است كه رفتار سياست خارجي روسيه در قبال ايران در دوره پوتين(از سال 2012 به بعد) را چگونه بايد تببين كرد و آيا ميتوان اين دو كشور را متحد استراتژيك دانست؟ در پاسخ به اين مسئله ميتوان براساس ديدگاه ولفرام هانريدر و اصل امكانپذيري و موفقيت سياست خارجي و تلفيق اجماع و سازگاري، تصميمات روسيه در مقابل ايران را تبيين كرد. تلفيق دو مفهوم سازگاري و اجماع در سياست خارجي، رويكرد اصلي در تصميمگيريهاي سياست خارجي روسيه محسوب ميشود. در روسيه هرجا درباره منافع روابط استراتژيك در قبال ايران در ميان نخبگان روسيه يك اجماع وجود داشته باشد، روابط ايران و روسيه تا حد راهبردي ارتقا پيدا ميكند و در مواردي كه اجماع وجود نداشته يا اجماع از نوع دستوري است، نحوه تعامل با ايران متناسب با ساختار وضعيت بينالمللي اتخاذ ميشود.
چكيده لاتين :
After The Collapse of The Soviet Union, Iran has a Distinct Position in the Foreign Policy Discourse of The Russian Elites, Including Atlanticists, Nationalists and Eurasianists. Some Russian Nationalists Consider The Status of Iran as Economically Important, While The Eurasianists, Consider Political and Security Significance For Iran. Russia's Atlanticists Also Believe That They Should Not Sacrifice Cooperation With The West For Their Relationship With Iran. During The Presidency of Putin, Iran has Enjoyed Significant Importance in Russia's Foreign Policy. Putin Sometimes Described Iran as a Strategic Ally and, at Other Times, Easily Used Iran's Card, and Sacrificed The Iran's Interests In Return For Further Concessions. The Question of The Paper Is How Should Russia's Foreign Policy Behavior Towards Iran Be In The Course of The Putin Period , and Can The Two Countries Be Considered a Strategic Alliance? Russia's Decisions Against Iran Can Be Explained, According to Wolfram Hanrieder, and The Principle of The Feasibility and Success of Foreign Policy and The Integration Of Consensus and Compatibility. The Combination Of Two Concepts Of Compatibility and Consensus Is Considered As The Main Approach In Russian Foreign Policy Decisions. In Russia, Where there is a Consensus about the Interests of Strategic Relations with Iran among the Russian Elites, The Relations between Iran and Russia are upgraded to a Strategic level. In Cases Where There Is No Consensus or a Consensus of a Directorial Nature, The Way of Engaging With Iran Is Proportional To The International Status Structure Is Adopted.