كاركرد اسطوره شناسي به مثابه ابزاري ميان رشته‌اي در حوزه‌ي نقد و تحليل حديث

The Function of Mythology as an Interdisciplinary Tool in the Field of Critique and Analysis of Hadith

بيش از دو قرن است كه تغيير زاويه‌اي اساسي در نگاه به اسطوره پديد آمده. اسطوره ديگر در تعاريف اصطلاحي داستان هايي خيالي پنداشته نمي‌شود. اسطوره‌شناسي امروزه شاخه‌اي علمي است كه دايره‌ي فعاليتش به طور كلي خلاصه در دو حوزه‌ي تحليل‌محتوا و تحليل‌ساختارمي‌شود. در بعد تحليل‌محتوا اسطوره‌شناس به دنبال كشف باورها، آرزوها و آرمان‌هاي گروه‌هاي مختلف انساني است تا با پيجويي آنها به نحوه‌ي تجلي يافتن اين آرمان‌ها در جهان‌بيني گروه‌هاي مختلف دست يابد؛ در بعد تحليل ساختار نيز توجه به نوع روايت‌پردازي و عناصر دخيل در آن عمده‌ترين كاري محسوب مي‌شود كه پي گرفته مي‌شود. اين دو ظرفيت قابليت مناسبي را براي تعامل با علوم‌حديث دارا مي‌باشند. مخصوصا دو حوزه‌ي تحليل و نقد احاديث داراي مناسبت لازم براي اين ارتباط هستند. لكن زماني اين ارتباط برقرار خواهد شد كه الگويي مناسب در اين راستا تنظيم يابد. مقاله پيش‌رو قدمي در راستاي تنظيم اين الگوست. نويسندگان با روش كتابخانه‌اي ابتدا سعي نموده‌اند تا دركي درست از روش اسطوره‌اي در دو بعد تحليل محتوا و تحليل ساختار به دست آورند؛ سپس سعي شده با بومي‌سازي آن‌ها الگويي جديد براي نقد و تحليل احاديث سامان داده شود. نتيجه‌ي اين تحقيق نشان مي‌دهد كه اسطوره‌شناسي قابليت بهره‌گيري ابزاري در حوزه‌ي نقد و تحليل حديث را دارا مي‌باشد و به واسطه ي آن به دو دستاورد مهم در حوزه ي حديث مي توان دست يافت.اولين دستاورد ارائه‌ي ساختاري نوين براي تحليل صوري و شكل روايت پردازي حديث است كه در اموري چون شرح حديث مي تواند كارآمد باشد و ديگري گسترش الگوهاي نقد متني حديث مي باشد

For over two centuries, there has been a radical change in the look of myth. Myth is not anymore considered fictional stories in its terminology. Mythology today is a scientific field whose area of activity generally surrounds two aspects of content analysis and structural analysis. In the content analysis, a mythologist seeks to discover the beliefs, wishes, and aspirations of various human groups in order to achieve their manifestations in the worldview of different groups. In the structural analysis, focus is on the kind of narration and the elements involved in it, as well. These two capacities have a proper ability to interact with Hadith Studies, particularly, the two areas of analysis and critique of Hadith, which are compatible to such interaction. This link will be established only if a proper pattern is set up through this approach. The present paper is a step towards setting this template. Applying the library method, the authors first tried to obtain a proper understanding of the mythological method in two dimensions of content analysis and structural analysis; then, they tried to natively make them a new model for criticizing and analyzing hadiths. Founding shows that mythology has the ability to use tools in the field of critique and analysis of hadith and it can be achieved to two important achievements in the field of hadith: the first achievement is a new structure to provide the formal analysis of narrating hadith, that can be effective in some affairs such as explanation of hadith, and the second achievement is the development of the textual-critique models of hadith.