كاركرد «سفر» در داستان‌هاي فانتاستيك ايراني (بر اساس رمان كنسرو غول)

كنسروغول نوشته‌ي مهدي رجبي، نوعي فانتزي است كه در دو سطح واقعي و فراواقعي ساخته ‌شده‌ است. در دنياي واقعي رهايي نوجوان از سلطه‌ي آموزش ‌مستقيم و نيز زندگي دور از انتظارات بزرگ‌ترها، در بستر نمايش كشمكش‌هاي ‌بزرگ تجربه ‌مي‌شود. در بخش فراواقعي، آمد‌و‌شد وي به دنياي جادوگر، غول و رؤيا، حركت فرد از خودآگاه به ناخودآگاه را تداعي ‌مي‌كند. اين سفر به پيوند تضادهاي دروني و بيروني فرد انجاميده و حاصل آن وحدت تضادهاست كه سبب دستيابي به پاداش «بلوغ» است. اين پِژوهش به شيوه تحليلي ‌توصيفي با تأكيد بر چهارچوب نظري «فرديت» مدنظر يونگ و درآميختن آن با «سفر قهرمان» كمپل، كوشيده به شناخت اين فرايند مهم بپردازد. حاصل كار نشان ‌مي‌دهد كه برعكس الگوهاي فراواقع‌گرايانه كهن در سفرهاي مثالي، در اين سفر قهرمان با بحران‌هاي كودكي ‌و ‌نوجواني واقعي در دنياهاي فراواقعي درگير است و از رهگذر شناخت شرارت‌ها و تجربه‌نمودن ترس‌ها، با انتخاب خود از آن‌ها فاصله ‌مي‌گيرد و به دنياهاي واقعي مي‌رسد. حاصل اين‌گونه ‌داستان‌ها، فرديت‌يافتن قهرمان از رهگذر تجارب ‌واقعي است.