شناسايي سياستهاي بهبود ظرفيت جذب دانش و تاثير آنها بر عملكرد سازماني با رويكرد پويايي شناسي سيستم

Identifying the policies for improving the knowledge absorption capacity and their effects on organizational performance : A System Dynamics Approach

هدف از اين پژوهش شناسايي سياستهاي تاثيرگذار بر بهبود ظرفيت جذب دانش در سازمان و سنجش ميزان تاثير آنها بر عملكرد سازمان مي باشد. به اين منظور با استفاده از روش شناسي پويايي شناسي سيستمها ابتدا متغيرهاي مربوطه شناسايي شده و سپس با ساخت مدل حالت-جريان امكان شبيه سازي سيستم برقرار مي شود. پژوهش حاضر يك طرح كاربردي براي نظام تصميم گيري سازمان فراهم مي كند كه سطح دانش كسب شده، دانش منتشر شده، دانش مورد استفاده و بخشي از دانشي كه از سازمان خارج ميشود را در گذر زمان اندازه گيري مي كند. طبق نتايج مدل حاضر، بهترين سياست براي افزايش سطح دانش مورد استفاده در سازمان ،تركيب سه سياست افزايش ساعات آموزش، آموزش و متخصص كردن مصاحبه كنندگان و افزايش درصد مصاحبه شوندگان بازنشسته است كه ميتواند سطح دانش مورد استفاده را در حالت بهينه نگه دار. اين پژوهش با شبيه سازي سيستم مديريت دانش سازمان يك سيستم پشتيبان تصميم گيري در زمينه مديريت دانش ارائه كرده است به گونه اي كه با اعمال سياستهاي مختلف در اين سيستم و مقايسه آثار آن بهترين سياست اتخاذ مي گردد. پژوهش حاضر منجر به توليد ابزاري براي نظام تصميم گيري سازمان شده است كه سطح دانش كسب شده، دانش منتشر شده، دانش مورد استفاده و دانشي كه از سازمان خارج مي شود را در گذر زمان اندازه گيري مي كند.

The purpose of this research is to investigate the policies which are most effective on the knowledge absorption capacity and then their effects on organizational performance. In this study we use Balanced Score Card(BSC) as our performance measurement structure. In order to be able to measure the effects of each policy and also their combinations, A system dynamics methodology is applied through which the main variables of the system and its boundaries are identifies. After testing all sections of the model and also the whole model through various validity tests, three separate policies including increased training hours, the competency of interviewers and increased proportion of retired employees been interviewed are performed by a simulation tool by which a stock & Flow model is made during the modeling process. According to the results the best policy for improving absorptive knowledge capacity and hence the organizational performance is a combination of all above mentioned policies. This study leads to a kind of decision support system through which managers in different levels would be able to simulate their potentially effective policies to see if they are actually effective on organizational performance or not. This study is a novel research which combines system dynamics with BSC in the field of knowledge absorption capacity in the organization.