كاركرد فرانقش متني در سوره همزه بارويكرد زبان شناسي نقش گراي هليدي

The Textual Metafunction in Surah Al-Humazah: A Hallidayian Functional Linguistic Approach

نظريه نقش گراي هليدي مبتني بر سه سطح معنايي است كه از آن ها به عنوان سه فرانقش انديشگاني ،بينا فردي و متني ياد مي شود .در اين پژوهش سعي بر آن است تا با روش توصيفي و تحليلي، بند­هاي آيات سوره همزه از منظر فرانقش متني مورد بررسي قرار گيرد. نتايج حاصل از تحقيق نشان داده است كه بسامد آغاز گر نشاندار سبب برجسته سازي و القاء بهتر پيام به مخاطب و متناسب با فضاي گفتماني سوره است. هم چنين اطلاع نو در اين سوره بيشترين بسامد را دارد؛ زيرا فضاي سوره با نفرين و انذار و تهديد جمع آوري كنندگان مال و ثروت «الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ» و عيب جويان «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» است. انسجام دستوري و واژگاني و پيوندي موجب يكپارچگي متن شده و در ارتباط و تبادل منطقي با يكديگر قرار دارند، كه مخاطب را در فهم بهتر متن قرآن ياري مي رسانند.

The systemic functional theory of Halliday is based on three levels of semantics, known as ideational, interpersonal, and textual. The present descriptive-analytical research aimed to study the clauses of ayahs of Surah Al-Humazah from the point of view of textual metafunction. The findings showed that the frequent use of marked theme has highlighted and better conveyed the message to the audience and this usage fits the discourse space of the surah in question. Furthermore, new information in this surah has the highest frequency because the surah makes use of curse, warning, and threatening of the accumulators of property and wealth ("who amasses wealth and counts it") as well as faultfinders ("Woe to every backbiter, slanderer"). Grammatical and lexical coherence and linking, which are in a logical exchange with each other, has made the text integrated, helping the readers to better understand the Qur'anic text.