عنوان مقاله :
حكمت عملي به مثابه فلسفه علوم انساني
عنوان به زبان ديگر :
Practical Wisdom as Philosophy of Human/Social Sciences
پديد آورندگان :
حسني، حميدرضا پژوهشگاه حوزه و دانشگاه , موسوي، هادي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
كليدواژه :
حكمت عملي , علوم انساني , علوم اجتماعي , كنش انساني , اراده , روششناسي علوم انساني
چكيده فارسي :
آيا علوم اجتماعي/انساني بدون ابتناء بر نظريه اي در باب حكمت عملي امكان پذير هستند؟ با تحليلي تاريخي از جريان چگونگي حضور حكمت عملي در انديشههاي فلسفي و علوم انساني/اجتماعي ميتوان به اين قاعده كلي دست يافت كه آنچه امروزه با عنوان علوم انساني/اجتماعي با آن مواجهيم، نظريهاي از سنخ حكمت عملي است. شكلگيري انواع خاصي از علوم انساني توسط رويكردهاي فلسفي گوناگون در طول تاريخ و در موقعيتهاي جغرافيايي متعدد نشانگر آن است كه نظامهاي فكري مختلف مي توانند نظامهاي تربيتي و تدبيري متفاوتي را در جوامع بشري جاري سازند. در اين مقاله با نگاهي به آثار انديشمنداني چون ارسطو، خواجه نصيرالدين طوسي، آگوست كنت، اميل دوركيم، كارل ماركس، ماكس وبر و گادامر در يك فرايند تاريخي نشان خواهيم داد كه هر جريان خاصي از علوم انساني/اجتماعي در واقع نظريهاي در باب حكمت عملي ارائه كرده است. بنيادهاي متافيزيكي اين نظريه را ميتوان در تقسيم موجودات مورد مطالعه فلسفه يافت؛ آنجا كه موجودات را به دو دسته تقسيمبندي ميكنند: موجوداتي كه با اراده انساني پديده ميآيند و موجوداتي كه مستقل از اراده انساني وجود دارند. در اين موقعيت، پذيرش اراده اي مستقل از نظام طبيعي براي انسان و عدم پذيرش آن توانسته است حداقل دو جريان عمده در علوم انساني ايجاد كند كه گروهي بر وحدت روش در علوم طبيعي و انساني و گروهي ديگر بر تمايز روشي در اين دو دسته از علوم تأكيد كرده اند. در اين نوشتار تلاش خواهيم كرد اين جريان را در برخي از برجسته ترين انديشمندان حوزه حكمت عملي و علوم انساني نشان دهيم؛ گرچه چنين كاري را ميتوان در مورد تمام انديشمنداني كه حوزه مستقلي در حكمت عملي يا علوم انساني دارند نيز تطبيق كرد
چكيده لاتين :
Does every paradigms of human/social sciences base on a theory of practical wisdom? Historical analysis of the presence of practical wisdom in philosophical and human/social thought, shows us that everything we call human/social sciences, are theories in the field of practical wisdom. The outcome of different philosophical approaches in the history and in different geographical situations, is a special kind of human/social sciences. This reveals us that different systems of thought can produce different educational and strategic systems. With a glimpse to the works of Aristotle, Nasir al-Din al-Tusi, Auguste Comte, Emile Durkheim, Karl Marx, Max Weber and Hans-Georg Gadamer we show that how they proceed a theory in practical wisdom as it is equal to human/social sciences. Metaphysical foundation of this theory is the division of existence into creatures who are independent of human will and dependent ones
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني