عنوان مقاله :
ارزيابي ديدگاه اثير الدين ابهري در خصوص شكل چهارم قياس اقتراني
عنوان به زبان ديگر :
The evaluation of Athir al-Din al-Abhari’s view on fourth figure of syllogism
پديد آورندگان :
مزگي نژاد، مرتضي دانشگاه بيرجند , باقري نژاد، فاطمه
كليدواژه :
قياس اقتراني , شكل چهارم , ابهري , شرايط انتاج
چكيده فارسي :
ارسطو با معرفي سه شكل از قياس اقتراني آغازگر مباحث پردامنهاي در اين حوزه شده است. شكل چهارم بعدها به اشكال قياس اقتراني اضافه شد. در سه قسم اول قياس اقتراني اختلاف نظري ديده نميشود بحث بر سر شكل چهارم قياس و شرايط انتاج آن ميباشد. در شكل چهارم قياس سه اختلاف عمده ديده ميشود: 1- جايگاه شكل چهار 2- شرايط انتاج 3- ضروب منتج. گروهي از متقدمان كه منطقدانان قبل اثير الدين ابهري را در بر ميگيرد (ابن صلاح همداني تا افضل الدين خونجي) با شرايطي، پنج ضرب منتج را براي شكل چهار قائلاند و گروهي از متأخران كه در برگيرنده برخي از منطقدانان بعد اثير الدين ابهري ميباشند با شرايط ديگري قائل به هشت ضرب منتج براي آن هستند. قابل ذكر است كه اثيرالدين ابهري با شرايطي سه ضرب ديگر به ضروب منتج شكل چهار افزود و به مرور برخي منطقدانان (تفتازاني،حاج ملاهادي سبزواري و ..) بدون توجه به شرايط سه ضرب ارائه شده از سوي ابهري، به طوركلي قائل به هشت ضرب منتج شدند. در اين مجال به بررسي پيشينه شكل چهارم قياس اقتراني و شرايط انتاج آن ميپردازيم. ضمن اثبات درستي نظر متقدمان؛ به ريشهيابي نظر برخي از متأخرين پرداخته شده كه مشخص ميشود بدفهمي از عبارات اثير الدين ابهري صورت گرفته و نظر وي در خصوص موجهات (مختلطات) به قياسهاي غيرموجه (مطلقات) تسري داده شده است. در اين پژوهش علاوه بر بيان روشن اين خلط به چرايي اين اشتباه نيز پرداخته شده است.
چكيده لاتين :
Aristotle commences controversial debate with introducing three figures of syllogism. Then, the fourth figure was added to syllogism. In contrast to the other three figures which have a few discuses, the fourth figure has a lot of discussion and disagreements about conclusion conditions. Three controversial difference can be seen in this figure: (1)The worth of it (2) The conclusion conditions (3) the valid types of fourth figure. Some logician Before Athir al-Din al-Abhari (from Ibn Salah Hamedani to Afzal al-Din Khaneji), which are called antecedents accepted five valid types of the fourth figure under specific conditions and some logicians after him accepted eight valid types. It is worth mentioning that Abhari in some circumstances added three valid types to the five accepted types of fourth figure. Some of logicians after him (Taftazani, Hajj Molla Hadi Sabzavari) accepted eight types without any attention to these circumstances. We investigate the background of the fourth figure and its conditions. After approving the primary idea, we concentrate on the rootes of this mistake and show that the misunderstanding about Abhari’s phrases was caused the expansion of his idea in modality syllogism to syllogism in general.