عنوان مقاله :
تحليل انتقادي تأويل ابن‌سينا و ميرداماد از نظريۀ مُثُل افلاطوني از منظر سيد احمد علوي و ملامحمد آقاجاني
عنوان به زبان ديگر :
The Critical Analysis of the Interpretation of Avicenna and Mirdamad of the Theory of the Platonic Forms based on the Perspectives of Sayyid Ahmad Alavi and Molla Mohammad Aqajani
پديد آورندگان :
غفاري، ابوالحسن پژوهشگاه فرهنگ و انديشۀ اسلامي
كليدواژه :
ميرداماد , مُثُل , علوي , حمل , حدوث دهري , افلاطون , ابن‌سينا , آقاجاني
چكيده فارسي :
نظريه مُثُل در طول تاريخ فلسفه موافقان و مخالفاني دارد. عده‌اي مانند فارابي، ابن‌سينا و ميرداماد آن را نقد و تأويل كرده‌اند. دو حكيم مسلمان سيد احمد علوي شاگرد ميرداماد و ملامحمد‌بن عليرضا‌بن آقاجاني شاگرد ملاصدرا از منظر متفاوتي به اين نظريه نگريسته و نقدهاي ابن‌سينا و ميرداماد را به چالش كشيده‌اند. در اين مقاله ابتدا به طرح مسئله و گزارشي از نظريۀ مُثُل و پس از آن به بررسي و تحليل انتقادي اين دو حكيم از تفسير و تأويل‌هاي ابن‌سينا و ميرداماد پرداخته‌ايم. يافته‌هاي مقاله نشان مي‌دهد كه هم ابن‌سينا و هم ميرداماد در تبيين و نقد نظريه مُثُل افلاطوني دچار مغالطه و خلط شده‌اند.
چكيده لاتين :
In the history of philosophy, the theory of Forms had some advocates and opponents. Some like Farabi, Ibn Sina and Mirdamad have criticized and given interpretation of it. Two Muslims philosophers, namely Seyyed Ahmed Alavi, a student of Mirdamad and Molla Mohammad ibn Alireza ibn Aghajani, a student of Mulla Sadra, looked at this theory from a different point of view and challenged the critique of Avicenna and Mirdamad. This paper first raises the issue and the report of the theory of Forms and then critically analyzes the opinions of these two philosophers in the commentary and interpretations of Avicenna and Mirdamad. The findings of the paper show that both Ibn Sina and Mira Damad have fallen wrong, in explaining and criticizing the Platonic Forms.
