بررسي بوم شناختي جوامع مايوفوني رويشگاه حراي مل گنزه، شمال خليج فارس

Ecological study on Meiofauna communities of Mele Gonze Mangrove forest in the north of the Persian Gulf

از آن جا كه بي مهرگان كفزي به عنوان شاخص هاي زيستي در پايش هاي دريايي به كار مي روند، به منظور بررسي بوم شناختي اجتماعات مايوفوني جنگل حراي مل گنزه، نمونه برداري طي دو فصل گرم و سرد، از 3 ايستگاه با سه سطح جزر و مدي صورت گرفت و 7 گروه مايوفوني شامل روزنه داران، استراكودا، دوكفه اي ها، شكم پايان، نماتودا، پاروپايان و كرم هاي كم تار شناسايي شدند كه بيش ترين تراكم متعلق به نماتودا و پس از آن به ترتيب روزنه داران، استراكودا، دوكفه اي ها، پاروپايان، شكم پايان و كرم هاي كم تار قرار داشت. ميانگين تراكم مايوفونا در فصل زمستان و تابستان اختلاف معني داري نداشت (0/05P). درصد TOC در فصل زمستان بيش تر از تابستان و در بين فصول و ايستگاه ها داراي اختلاف معني داري بود (05/0 >P) و ايستگاه 1 داراي بيش ترين ميزان TOC نسبت به ايستگاه هاي 2و 3 بود. در طول سال در ايستگاه 1 از ناحيه بالاي جزر و مدي تا ناحيه پايين جزر و مدي شاهد كاهش تقريبي مقدار TOC رسوبات بوده ولي در دو ايستگاه ديگر اين روال برعكس بود. نتايج بيانگر غالب بودن رسوبات سيلتي رسي در ايستگاه 1 و پس از آن به ترتيب ايستگاه هاي 2 و3 بود. بيش ترين تراكم مايوفونا در دو فصل در ايستگاه 1 و سپس ايستگاه 2و 3 مشاهده شد. نتايج آزمون همبستگي پيرسون نشان داد كه رسوبات سيلتي-رسي و TOC اثر معني داري بر تراكم مايوفونا دارد.

Because benthic invertebrate plenitude as bioindicator are used in marine monitoring, in order to ecological study on communities of Meiofauna of Mele Gonze Mangrove forest sampling carried out during warm and cold seasons from 3 stations with 3 different tidal levels. The results showed that totally 7 of toxons Meiofauna including Foraminifera, Ostracoda, Bivalvia, Gastropoda, Nematodes,Copepoda and Olichaeta are present in the region, that the highest density belongs to Nematoda, and then respectively they were Foraminifera, Ostracoda, Bivalvia, Copepoda, Gastropoda and Oligochaeta. Density of Meiofauna didn’t have any significant difference between summer and winter (P>0.05) But between stations the difference was significant (P<0.05). The percentage of total organic carbon in winter is high than in summer and between seasons and stations the difference was significant (P<0.05). Also throughout the year in station 1 from high tide to low tide was observed reduction of sediment total organic carbon but in 2 other stations this was the opposite. Results shows dominant silt-clay in station 1and then respectively station 2 and 3. The highest meiofauna density in two seasons in station 1and then in station 2 and 3 was observed. The given result of pearson correlation test showed that silt-clay sediments and total organic carbon have significant influence on Meiofauna density.