عنوان مقاله :
ستيز با طب (ريختشناسي خرافههاي طبي در ايران از قرن هفتم تا دوازدهم قمري با تكيه بر سه دستنويس فارسي)
پديد آورندگان :
مجرد ، مجتبي دانشگاه بجنورد
كليدواژه :
طب , خرافه , دستنويس فارسي , تحفهالغرائب , علوم غريبه
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: رواج خرافات به ويژه پس از حمله مغول (قرن هفتم قمري) در ايران شيوع فراوان يافت و از ساحت مذهبي به حوزههاي علمي نيز تسري يافت. در اين ميان، دانش طب بيش از ديگر علوم، دستخوش خرافهگرايي گرديد و آثار و كتب گوناگوني با موضوعات «علوم غريبه» يا «اوراد طبي» تأليف گرديد. ما در اين مقاله كوشيدهايم با تكيه بر سه دستنويس فارسي، كه در فاصله قرنهاي هفتم تا دوازدهم قمري تأليف شده است، به تحليل و بررسي ريخت خرافات طبي بپردازيم. از رهگذر اين بررسي مهمترين دلايل، مخاطبان و نوع خرافههاي طبي واكاوي خواهد شد.مواد و روشها: اين پژوهش به صورت كتابخانهاي انجام گرفته است. علاوه بر كتابهاي تاريخي، در اين پژوهش از سه دستنويس فارسي ـ عربي استفاده شده است كه دو دستنويس در كتابخانه نور عثمانيه تركيه و يك دستنويس در كتابخانه مجلس شوراي اسلامي نگهداري ميشود.يافتهها: اين پژوهش نشان ميدهد كه مهمترين عوامل گسترش خرافههاي طبي، ناآشنايي با علل و عوامل اصلي بيماريها، تلاش براي بيثمر نشاندادن طب و نابسامانيهاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بوده است. ريخت كلي خرافهها مبتني بر استفاده از عناوين و الفاظ نامفهوم، تلقينها و كاربردهاي ويژه، بهرهگيري از اعداد و حروف در زمان و مكان خاص و تلاش براي جلب اعتماد و ايمان مخاطب است.نتيجهگيري: بررسي مشابهتها و ريخت كلي باورهاي خرافي طبي نشان ميدهد كه عنصر اين خرافهها تمركز بر «شبيهسازي» است. بدينمعنا كه متوليان خرافهها كوشيدهاند از طريق ايجاد مشابهت ميان خرافهها و باورهاي ديني خردگريز ـ به ويژه در باب زنان و كودكان ـ واقعنمايي اوراد خود را تبثيت كنند و به تدريج خرافهها را به عنوان جايگزين كارآمد و متافيزيكي روشهاي تجربي طبي معرفي كنند.
عنوان نشريه :
تاريخ پزشكي
عنوان نشريه :
تاريخ پزشكي