عنوان مقاله :
بررسي عوامل و محركهاي تغيير الگوي معيشت روستاهاي مناطق مرزي (مورد مطالعه: دهستان مينان، شهرستان سرباز)
عنوان به زبان ديگر :
Investigating Factors and Drivers of Livelihoods Change in Rural Households in Border Regions (Case Study: Minan district, Sarbaz township)
پديد آورندگان :
بذرافشان، جواد دانشگاه سيستان و بلوچستان- جغرافيا و برنامه ريزي روستايي , طولابي نژاد، مهرشاد دانشگاه سيستان و بلوچستان- جغرافيا و برنامه ريزي روستايي , حملي، نجمه دانشگاه سيستان و بلوچستان- جغرافيا و برنامه ريزي روستايي
كليدواژه :
تغيير معيشت , شهرستان سرباز , معيشت پايدار , مناطق مرزي , مدل لجستيك
چكيده فارسي :
در اين پژوهش به بررسي عوامل و محركهاي تغيير الگوي معيشت روستاهاي مرزي پرداخته شد. تحقيق حاضر از نظر هدف، كاربردي و روش انجام آن، توصيفي- تحليلي است. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماري خانوارهاي روستايي دهستان مينان در شهرستان مرزي سرباز ميباشد (4544N=). با استفاده از فرمول كوكران و به روش نمونهگيري سهميهاي 354 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمونهاي t تكنمونهاي، كايدو و مدل لجستيك استفاده شد. نتايج نشان داد كه از بين 354 پاسخگو، 72/88 درصد معتقد بودند كه الگوي معيشت آنها تغيير پيدا كرده و 27/12 درصد معتقد بودند كه الگوي معيشتي آنها تغييري نداشته است. از بين 45 متغير مورد نظر پژوهش، 15 متغير به طور قابل توجهي ارتباط معنيداري با تغيير معيشت داشته است. عوامل اقتصادي (0/400)، شخصي (0/360) و انزواي جغرافيايي (0/312) ارتباط بيشتري با تغيير معيشت داشتهاند. همچنين در واكنش به اين تغيير معيشت، از 345 پاسخگو، 39/8 درصد قاچاق سوخت و كالا ، 25/4 تجارت و معامله و 22/9 درصد انجام كارهاي خدماتي را براي امرار معاش انتخاب نموده اند. لذا مي توان گفت ايجاد زمينه هاي مناسب براي امرار معاش خارج از مزرعه مانند صنايع روستايي و صنايع دستي ميتواند ضمن تنوع امرار معاش، از تغيير معيشت و استفاده از راههاي نامشروع و خطرناك براي اين امر جلوگيري كند.
چكيده لاتين :
This study explored the factors and drivers of livelihood pattern change in rural households through sustainable livelihoods Approach. The study was considered applicable and used a descriptive-analytic method. To collect the data, questionnaire and interview instruments were utilized. The statistical population was Minan rural households in Sarbaz border province (N=4544). Using Cochran’s sampling technique, 354 households were selected as the participants of the study. One sample t-test, chi-square, and logistic model were used for data analysis. Findings revealed that out of 354 respondents, 72.88 % believed their livelihood pattern had changed and 27.12% supposed no change. 15 out of 45 variables under study were considerably effective and had significant relationships with livelihood variable. Economical (0.400), personal (0.360), and geographical isolation (0.312) factors played major roles in this regard. Moreover, it indicated that out of 354 respondents, 39.8% assumed that they had chosen fuel smuggling, 25.4 % goods trading, and 22.9 % service works as a reaction to this livelihood change for the living. Thus, it can be argued that integrated rural livelihood and accessible proper foundations for subsistence outside the farms (such as rural industries) can diversify living and prevent both livelihood change and use of illicit and hazardous activities, for instance, fuel and goods smuggling.
عنوان نشريه :
تحقيقات كاربردي علوم جغرافيايي
عنوان نشريه :
تحقيقات كاربردي علوم جغرافيايي