طراحي يك مدل كلان‌سنجي پويا با لحاظ پويايي‌هاي صندوق توسعه ملي براي اقتصاد ايران

Designing a Dynamic Macroeconometric Model for the Iranian economy with Emphasizing on dynamics of the National Development Fund

مديريت درآمدهاي نفتي به نحوي كه زمينه پيشرفت و توسعه كشور را فراهم آورد، همواره يكي از چالش‌هاي كليدي اقتصاد كشورهاي در حال توسعه صاحب منابع نفتي بوده است. در همين راستا، ‌هدف اصلي اين تحقيق، ارائه يك الگوي كلان‌سنجي پوياي متناسب با وضعيت اقتصاد ايران با لحاظ تكانه‌هاي مجزا و شبيه‌سازي‌هاي مربوطه است كه در آن به ارزيابي پويايي‌هاي صندوق توسعه ملي و تأثير آن بر متغيرهاي اقتصاد كلان پرداخته شده است. نتايج تحقيق با توجه به پيش‌بيني‌هاي مبتني بر شبيه‌سازي برون‌نمونه و نيز سناريو‌هاي طراحي شده (سناريو وجود و عدم وجود صندوق، تغيير در سهم صندوق از درآمدهاي نفتي، سهم شناور صندوق از درآمدهاي نفتي و سناريو مواجهه صندوق با شوك‌هاي موقت و دائمي نفت) بيانگر آن است كه ايجاد صندوق در كوتاه‌مدت، به بهبود وضعيت متغيرهاي كلان اقتصادي كمك نمي‌كند و آثار مثبت چنين سياستي در بلندمدت ظاهر مي‌شود. علت اين مسئله زمان‌بر بودن اثرپذيري سرمايه‌گذاري بخش خصوصي از تسهيلات اعطايي صندوق توسعه ملي و و به تبع آن افزايش توليد بخش غيرنفتي در اقتصاد است. با اين وجود در كوتاه‌مدت اين امكان وجود دارد كه با طراحي سياست‌هاي ارزي يا بودجه‌اي بتوان از افت اوليه سطح فعاليت‌هاي اقتصاد بر اثر وضع صندوق كاسته و بر بهبود عملكرد صندوق افزود. علاوه بر اين، چنانچه در سازوكار صندوق، سهم صندوق از درآمدهاي نفتي شناور (اتخاذ سياست ضد سيكلي در تخصيص درآمدهاي نفتي به صندوق) باشد، به كاهش پيامدهاي منفي شوك‌ها در كوتاه‌مدت كمك خواهد كرد، چرا كه كمترين فشار اوليه تورمي، نوسانات در نرخ ارز و خالص بدهي بخش دولتي تحت اين سناريو رخ مي‌دهد.

Oil Revenue Management (ORM) has always been one of the key challenges facing the oil rich developing countries. In this regard, the main objective of this paper is to provide a dynamic macroeconometric model adapted to the state of the Iranian economy. Also, the assessment of the dynamics of the National Development Fund (NDF) and its impact on macroeconomic variables are discussed. The results of the study, based on the out of sample and the four scenarios (the existence and absence of the NDF, the change in the share of the fund from oil revenues, the Fund's floating share of oil revenues, and the scenario of the fund exposure with temporary and permanent oil shocks) indicate that, The creation of a NDF in the short term will not improve the situation of macroeconomic variables, and the positive effects of such a policy will appear in the long run. The reason for this the private sector investment was time consuming and, consequently, the increase in non-oil sector production in the economy. Nevertheless, it is possible in the short term that by designing foreign exchange or budgetary policies, the initial downturn in the level of economic activity may be reduced by the stablization of the fund. Moreover, as in the mechanism of the fund, the floating share of oil revenues (adopting an anticyclical policy in allocating oil revenues to the fund) will help to reduce the negative consequences of shocks in the short run, because the lowest initial inflationary pressures, fluctuations in exchange rates and the net debt of the public sector occurs under this scenario.