عنوان مقاله :
صورتبندي فرهنگ ايراني در انديشه عباس زرياب خويي
پديد آورندگان :
اميديان، زينب دانشگاه حكيم سبزواري - دانشكدة الهيات - گروه تاريخ تشيع , عزيزيان، مريم دانشگاه فردوسي مشهد - گروه تاريخ
كليدواژه :
عباس زرياب خويي , فرهنگ , ايران , دين , زبان , تاريخ , مليت
چكيده فارسي :
جريان غالب نخبگان ايراني در عصر پهلوي به نقد دين مي پرداختند و هدفشان زدودن آن از پيكره فرهنگ و هويت ايراني بود. استدلال پديدآورندگان اين آثار اين بود كه مقوله ي دين سبب عقب ماندگي و مانع ترقي شده است. در مقابل، چندين سال بعد نگاهي واقع بينانه تر به عناصر اين پيكره در ميان روشنفكران و اديبان شكل گرفت. اما تاكنون نوع نگرش ادبا به مسائل فرهنگ برخلاف نگاه روشنفكران به اين موضوع مورد تحقيق جدي قرار نگرفته است. از اينرو، اين پژوهش درصدد است ديدگاه عباس زرياب خويي(م.1373ش) را به عنوان يك نماينده ي شاخص از اين گروه نسبت به مقوله ي فرهنگ مورد كنكاش قرار دهد. بدين خاطر، اين پژوهش به دنبال آن است كه با روش توصيفي و تحليلي به اين پرسش پاسخ دهد كه فرهنگ ايراني، اجزا و معضلات آن چه تعريف و ويژگي هايي در تفكر زرياب دارد و او تحت تاثير چه فضاي انديشگاني چنين محدوده و ويژگي هايي را براي اين اجزا درنظرمي گرفت؟
نتايج نشان مي دهد رويكرد زرياب به مقوله ي فرهنگ متاثر از گروه ادبا و دانشگاهياني كه به آن تعلق داشت، رويكردي ايراني-اسلامي مي باشد كه در تضاد با نگاه ناسيوناليست هاي رمانتيك است. در انديشه ي خويي، مهمترين معضل فرهنگ ايرانيِ عصرش همان بزرگترين عيب فرهنگ مغرب زمين يعني غلبه ي دلبستگي هاي مادي مي باشد. او راه برونرفت از اين مشكل را اعاده ي دين و باروهاي معنوي و تقويت مباني فرهنگ ويژهي ملت ايران ميداند.
عنوان نشريه :
جستارهاي تاريخي
عنوان نشريه :
جستارهاي تاريخي