شماره ركورد :
1070773
عنوان مقاله :
شبيه‌سازي جدايي‌گزيني شهري با به ‌كارگيري مدل‌سازي عامل مبنا. مطالعه موردي: مادر شهر شيراز
پديد آورندگان :
عطار ، محمد امين دانشگاه محقق اردبيلي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
121
تا صفحه :
136
كليدواژه :
جدايي‌گزيني شهري , شبيه‌سازي , شيراز , مدل‌سازي عامل مبنا , مدل اسكلينگ
چكيده فارسي :
امروزه به‌صورت كلي، به موضوع جدايي‌گزيني در شهر به‌عنوان يك معضل نگريسته مي‌شود و به طبيعت، علل و نتايج ناشي از آن پرداخته مي‌شود. مي‌توان به‌آساني ايده‌هاي مرتبط با جدايي‌گزيني را در اصطلاحات و شاخص‌هاي كاملاً اجتماعي و اقتصادي فرمول‌بندي نمود، بدون اينكه توجهي به موضوع فضا داشته باشيم. اما جدايي‌گزيني يك اصطلاح و مفهوم فضايي نيز هست. جدايي‌گزيني در بسياري از شهرهاي كشورهاي درحال‌توسعه، به‌عنوان يك پديده‌ي معمول در حال افزايش است. در پژوهش حاضر، يك شبيه‌سازي شهري با كمك سيستم‌هاي عامل مبنا براي بررسي چگونگي جدايي‌گزيني آتي طبقات مختلف اقتصادي و اجتماعي ساكنين شهر شيراز ارائه‌شده است كه در آن طراحي رفتار عوامل مبتني بر تئوري مدل جدايي‌گزيني اسكلينگ مي‌باشد و از نرم‌افزار پركاربرد شبيه‌سازي اجتماعي Repast براي اين منظور بهره گرفته‌شده است. درمجموع، نتايج پژوهش نشان مي‌دهد اكثر خانوارهاي متعلق به سه پايگاه اجتماعي– اقتصادي ساكن در شهر شيراز، بخش قابل‌توجهي از بلوك‌هاي آماري فعلي خود را نيز در پايان 16 گام اجراي شبيه‌سازي حفظ مي‌نمايند. همچنين، به نظر مي‌رسد پايگاه اجتماعي– اقتصادي متوسط نوعي تمايل به سكونت در نواحي شرقي شهر پيدا خواهد نمود. پايگاه اجتماعي– اقتصادي بالا، حركت به سمت مناطق دروني‌تر بافت شهري و نيز به سمت شمال غربي شهر شيراز را ادامه خواهد داد و پايگاه اجتماعي– اقتصادي پايين، نوعي تمايل به سكونت در نواحي غربي شهر پيدا خواهد نمود. لذا، مي‌توان گفت با استمرار وضعيت فعلي، انتظار تغيير و تحول جدي در نظام استقرار پايگاه‌هاي مختلف اجتماعي– اقتصادي در شهر شيراز و نيز تعديل ميزان جدايي‌گزيني مسكوني در آينده اين شهر، غيرمحتمل به نظر مي‌رسد. مگر اينكه سياست‌گذاري‌هاي شهري از قبيل توجه به بافت‌هاي فرسوده و نابسامان شهري، حاشيه‌نشيني، رشد هوشمند شهري و ... بتواند تحولاتي را در اين روند به وجود آورد.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
آمايش جغرافيايي فضا
عنوان نشريه :
آمايش جغرافيايي فضا
لينک به اين مدرک :
بازگشت