كشف آسيب هاي زيرمنظومه خانواده هاي داراي فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بيش فعالي و بررسي اثربخشي درمان رابطه والد- فرزند بر مشكلات كشف شده و توانمندسازي اين خانواده ها، يك مطالعه ي تركيبي

Discovering the pathologies of subsystems in families with children with attention deficit hyperactivity disorder and survey the effectiveness of child parent relationship therapy on discovered problems and empowerment of these families, a mixed method study

هدف پژوهش حاضر كشف آسيب هاي زيرمنظومه هاي زوجي، والديني و همشيرها در خانواده هاي داراي فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بيش فعالي و بررسي اثر بخشي درمان رابطه‌ي والد- فرزند بر مشكلات كشف شده و توانمندسازي اين خانواده هاست. اين پژوهش از نوع تركيبي(كيفي- كمي) است. قسمت اول پژوهش به صورت كيفي است كه با روش پديدارشناسي انجام شده است. نمونه اين قسمت شامل 16 خانواده (27 عضو) بودند كه تجربه دست اولي از پديده ي مورد مطالعه را داشته اند. ابزار جمع آوري داده ها مصاحبه عميق نيمه ساختار يافته بود كه با روش كلايزي تحليل گرديد. درقسمت دوم پژوهش 4 نفر از والدين (2 نفر مادر و 2 نفر پدر) به صورت هدفمند انتخاب گرديد و به صورت روش مورد منفرد مورد بررسي و تحليل قرار گرفتند. يافته هاي بخش كيفي شامل كشف آسيب هاي سه زيرمنظومه ي خانواده و تدوين پرسشنامه ي خانواده ADHD محور بود كه شامل 77 سوال با روايي و پايايي مناسب بود. يافته هاي بخش كمي هم شامل اثربخشي معنادار درمان رابطه والد- فرزند بر توانمندي خانواده و مشكلات كشف شده خانواده ADHD محور بود. نتايج نشان داد كه آسيب هاي كودك بيش فعال نه تنها بر تك تك اعضاي خانواده تأثير منفي مي گذارد بلكه نظام خانوادگي را نيز به چالش مي كشد و نياز جدي اين خانواده ها را به حمايت، نظارت، درمان و آموزش جامع را تأييد مي كند.

The purpose of this study was to discovering the pathologies of subsystems in families with children with attention deficit hyperactivity disorder and survey the effectiveness of child parent relationship therapy on discovered problems and empowerment of these families. The present study is a mixed method (qualitative-quantitative). The first part of the research is qualitative in the phenomenological method. The sample consisted of 16 families (27 members) who had the first-hand experience with this phenomenon. The tool was a semi-structured interview, which was analyzed data with Colaizzi method. In the second part of the study, 4 parents (2 mothers and 2 fathers) were selected purposefully and analyzed in a single case method. Qualitative findings included the discovery of pathologies in three subsystems of families and development of an ADHD-based family questionnaire, which included 77 questions with appropriate validity and reliability. Quantitative findings included the significant effectiveness of child parent relationship therapy on family empowerment and the discovered problems in ADHD-based family. The results showed that injuries by ADHD children not only negatively affected each family member but also challenged the family system and confirmed the need of these families to support, supervise, treatment and comprehensive education.