عنوان مقاله :
نقش سيستمهاي مغزي - رفتاري، طرحوارههاي هيجاني و نارساكنشوري اجرايي در پيشبيني باورهاي وسواسي دانشجويان
عنوان به زبان ديگر :
The Role of Brain-Behavioral Systems, Emotional Schemas and Deficits in Executive Dysfunctionin Prediction of Obsessive Beliefs in Students
پديد آورندگان :
رسولي، علي دانشگاه خوارزمي تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي , شاهقليان، مهناز دانشگاه خوارزمي تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي , عبداللهي، محمدحسين دانشگاه خوارزمي تهران - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي
كليدواژه :
دانشجويان , باورهاي وسواسي , كنشوري اجرايي , طرحوارههاي هيجاني , سيستمهاي مغزي - رفتاري
چكيده فارسي :
مقدمه: در سالهاي اخير رويكردهاي شناختي رفتاري به منظور شناسايي بهتر عوامل مؤثر در ايجاد و تداوم انواع اختلالات روانشناختي از جمله اختلال وسواس، بر نقش برخي باورهاي خاص در افراد تاكيد ميكنند. توجه به اين باورها و عوامل مرتبط با آنها از اهميت بالايي برخوردار است. بنابراين هدف پژوهش حاضر بررسي نقش سيستمهاي مغزي - رفتاري، طرحوارههاي هيجاني و نارساكنشوري اجرايي در پيشبيني باورهاي وسواسي دانشجويان بود.
روش: با استفاده از روش همبستگي، 152 دانشجوي مقطع كارشناسي دانشگاه خوارزمي واحد كرج (81 دانشجوي دختر و 71 دانشجوي پسر) از دامنه سني 18 تا 22 سال از طريق روش نمونهگيري غيرتصادفي در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههاي سيستمهاي مغزي - رفتاري (كارور و وايت، 1994)، طرحوارههاي هيجاني (ليهي، 2002)، تواناييهاي شناختي (نجاتي، 1392) و باورهاي وسواسي (كارگروه شناخت در وسواس، 2001) را تكميل نمودند. براي تحليل نتايج پژوهش حاضر از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد.
نتايج: نتايج نشان داد بين سيستمهاي مغزي - رفتاري و باورهاي وسواسي دانشجويان رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنين نتايج نشان داد بين اغلب مؤلفههاي طرحوارههاي هيجاني و كنشوري اجرايي با باورهاي وسواسي رابطه معنيدار وجود داشت. در ادامه نتايج رگرسيون نشان داد متغيرهاي پيشبين پژوهش حاضر توانستند 42.8 درصد از تغييرات ايجاد شده در متغير باورهاي وسواسي را تبيين كنند كه در اين ميان، مؤلفه كنترل مهاري و توجه انتخابي، سيستمهاي مغزي - رفتاري و طرحواره هيجاني تلاش براي منطقي بودن، به ترتيب بالاترين اهميت را در پيشبيني متغير باورهاي وسواسي دارا بودند.
بحث و نتيجهگيري: طبق نتايج پژوهش حاضر ميتوان گفت وجود طرحوارههاي هيجاني ناسازگار و همچنين كاهش كارايي كاركردهاي اجرايي در افرادي كه سطوح بالايي از فعاليت سيستمهاي مغزي - رفتاري را دارند، ميتواند پيشبينيكننده گرايش آنها به سمت باورهاي وسواسي باشد.
چكيده لاتين :
The aim of this research was to investigate the role of brain-behavioral systems, emotional schemas and deficits in executive functioning in prediction of obsessive beliefs in Students. using the correlation method, 152 Undergraduate students of kharazmi University of karaj (81 girl students and 71 boy students) of the age range of 18 to 22 years were selected through available non-probability sampling and completed Carver and White Brain-Behavioral Systems questionnaire (Carver, White, 1994), Emotional Schema Scale (Leahy, 2002), Cognitive Abilities Questionnaire (Nejati, 2013) and Obsessive Beliefs questionnaire (OCCWG, 2001). in order to analysing of data, Pearson correlation coefficient and stepwise multiple regression was used. The results showed that there was a significant positive correlation (p<0/01) between Brain-Behavioral Systems and Students obsessive beliefs. The results also showed that there was a significant relationship (p<0/05) between Most components of emotional schemas and executive functioning with Students obsessive beliefs. Moreover, the regression results showed that predictor variables in current study could explain the 42/8 percent of the changes in obsessive beliefs variable that In the meantime, inhibitory control and selective attention component, brain-behavioral systems and demands for rationality emotional schemas, were The most important in predicting obsessive beliefs variable, respectively. based on results of this study can be said that The presence of maladaptive emotional schemas and also Reduce in effectiveness of executive functioning in people who have high levels of Brain-Behavioral Systems activity, Can predict their tendency towards obsessive beliefs.
عنوان نشريه :
روانشناسي باليني و شخصيت
عنوان نشريه :
روانشناسي باليني و شخصيت