عنوان مقاله :
عوامل خطرزاي آسيبهاي اسكلتي عضلاني دانشجويان افسري در طول دوره آموزش نظامي پايه
عنوان به زبان ديگر :
Risk factors for musculoskeletal injuries after basic combat training among Iranian cadets
پديد آورندگان :
زارعي، مصطفي دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
نيروهاي نظامي , عوامل خطرزا , آسيب , سيستم اسكلتي عضلاني
چكيده فارسي :
مقدمه: بروز آسيبهاي اسكلتي عضلاني در طول دوره آموزش نظامي پايه شايع است اما اطلاعات اندكي در زمينه عوامل خطرزاي اين آسيبها وجود دارد. بنابراين هدف اين مطالعه بررسي رابطه بين راستاي استاتيك اندام تحتاني بهعنوان عامل خطر و آسيبها اسكلتي عضلاني دانشجويان افسري در طول دوره آموزش نظامي پايه بود.
روش بررسي: در يك مطالعه آيندهنگر از نوع همبستگي 158 نفر از دانشجويان افسري يكي از مراكز آموزش نيروي زميني در استان اصفهان در اين مطالعه شركت كردند. تمام آزمودنيها قبل از آغاز دوره آموزشي نظامي پايه مورد ارزيابي قرار گرفتند. شاخص توده بدني، افت ناوي، زاويه Q و انعطافپذيري عضله همسترينگ اين دانشجويان اندازهگيري شد. همچنين آسيبهاي اسكلتي عضلاني كه در طول دوره آموزشي پايه هفت ماهه اتفاق افتاد بهصورت آيندهنگر ثبت گرديد.
يافتهها: چهل درصد از آزمودنيها در طول مدت مطالعه حداقل يك آسيب اسكلتي عضلاني را تحمل كردند. نتايج آزمون لجستيك رگرسيون نشان داد كه دانشجوياني كه افت ناوي پاي برتر (p=0/038 , OR= 4/16) و زاويه Q پاي برتر (OR=1/79، P=0/001=) بيشتري دارند و همچنين امتياز كمتري در آزمون بالا بردن پا (P=0/001, OR= 0/08) بهدست آوردهاند، در معرض ريسك بالاتري براي آسيبديدگي قرار داشتند. نقطه برش شاخص افت ناوي 0/6 سانتيمتر و نقطه برش زاويهQ پاي برتر 13/5درجه بود. اين بدان معني است كه دانشجوياني كه شاخص افت ناوي آنها بيشتر از 0/6 سانتيمتر باشد2/07 برابر سايرين و آزمودنيهايي كه زاويهQ پاي برتر آنها بيشتر از 13/5درجه بود 2/14برابر ساير دانشجويان مستعد بروز آسيب اندام تحتاني هستند.
بحث و نتيجهگيري: نتايج اين مطالعه نشان داد كه سنجش راستاي اندام تحتاني مانند زاويه Q و افت ناوي ميتوانند دانشجويان در معرض بروز آسيبهاي اندام تحتاني را در طول مدت آموزش پيشبيني نمايد. بنابراين پيشنهاد ميگردد قبل از جذب دانشجويان اين شاخصها مورد ارزيابي قرار گيرد.
چكيده لاتين :
Background: Musculoskeletal injuries are common during basic military training, but there is little information on their risk factors. Thus, the aim of this study was to investigate risk factors for musculoskeletal injuries among Iranian cadets undergoing basic combat training.
Materials and methods: The study was conducted on 157 cadets in Isfahan. All subjects were evaluated prior to onset of training. Navicular drop, quadriceps (Q) angle, body mass index, and hamstring flexibility were measured in cadets. Also, musculoskeletal injuries occurred during a 7-month period of basic combat training was prospectively recorded.
Results: At least one musculoskeletal injury was suffered by 40% of the cadets during the study period. The results of Logistic regression analysis indicated that subjects with large amounts of navicular drop (OR = 4.16; p=0.038) and Q angel (OR = 1.79; p=0.001), as well as low straight leg raising test (OR = 0.08; p=0.001) were exposed to higher risk of musculoskeletal injuries. The cut-off points of 0.6 cm and 13.5° were used for navicular drop and Q angle, respectively. This means that students with navicular drop greater than 0.6 cm and Q angel greater than 13.5° had 2.07 and 2.14 times more chances of extremity injury.
Conclusion: These findings showed that multiple anatomic measures such as Q angle and navicular drop can be used to predict cadets at risk for musculoskeletal injuries. Therefore, it is recommended that these indicators be evaluated before accepting cadets.