وضعيت سقط جنين در ميان زنان كُرد شهر مهاباد در سال 1395

Abortion among Kurdish Women from Mahabad in 2016

زمينه وهدف: سقط جنين از جمله عوامل مؤثر بر سلامت مادران بوده و جزو مسائل مهم بهداشتي و اجتماعي است. هدف اين مقاله بررسي وضعيت سقط جنين و تعيين ميزان شيوع سقط جنين عمدي و غيرعمدي و عوامل مرتبط با آن در زنان كُرد شهر مهاباد مي‌باشد. روش بررسي: اين پژوهش از نوع مقطعي است كه به صورت پيمايشي انجام شده است. حجم نمونه شامل 360 نفر از زنان متأهل با دامنهي سني 49- 15سال است. از پرسشنامه محقق ساخته براي گردآوري دادهها و از روش نمونهگيري خوشهاي براي تقسيمبندي چهارگانهي مناطق و از نمونهگيري تصادفي براي انتخاب زنان شركت كننده استفاده شده است. در تحليل دادهها از نرمافزارSPSS و نرمافزار ساختاري PLS و آزمون‌هاي كاي‌اسكوئر و رگرسيون لجستيك با سطح معناداري 0/05 براي تعيين تحليل روابط بين متغيرها استفاده شد. يافتهها: 30/6 درصد كل زنان شركتكننده سابقهي سقط جنين داشتند كه 34/5 درصد آنها عمدي بود. غالباً زنان داراي وضعيت اقتصادي- اجتماعي پايين، سقط جنين غيرعمدي و زنان داراي وضعيت اجتماعي- اقتصادي بالا، سقط جنين عمدي را تجربه كرده بودند (6/421=P=0/02 ) (X2)زنان با تحصيلات بالا و شاغل بيشتر از سايرين سقط عمدي داشتند (P=0/001)(X=28/402). نتيجهي رگرسيون لجستيك براي نقش فردگرايي، عقلانيت و پايبندي به دين در اقدام به سقط جنين به ترتيب(B=0/987 ; P=0/006), (B=0/979: P=0/02), (B=0/612: P=0/04) بوده است. نتيجهگيري كلي: نيازهاي برآوردهنشدهي تنظيم خانواده و استفاده از روش‌هاي غير مطمئن تنظيم خانواده ميتواند نقش مهمي در افزايش سقط جنين عمدي داشته باشد. اين موارد در كنار باورهاي ديني و غيرديني زوجين ميتواند تعينكنندهي ميزان سقط در جامعه باشد. گرايش‌هاي روزافزون فردگرايي و رشد عقلانيت ابزاري ممكن است تمايل زوجين به كنترل تعداد فرزندان را افزايش داده و لذا شكست روش هاي تنظيم خانواده منجر به تصميم به سقط شود.

Background & Aim: Abortion, as one of the factors affecting maternal health, is considered as a health and social problem. This paper aimed to investigate the status of abortion among Kurdish women in Mahabad and to determine the prevalence of spontaneous abortion and induced abortion and its related factors. Materials & Methods: This research is a cross-sectional survey. The study sample size included 360 married women, aged 15- 49 years old. Researcher constructed questionnaire was adopted for collecting data. Using cluster sampling, four regions were selected, and women were chosen through random sampling. Data were analyzed by SPSS and PLS software, and X2 and Logistic regression (P= 0.05) were adopted for analyzing the relationships of variables. Results: A total of 30.6 % of women had experienced abortion and 34.5% of them had induced abortion. Women with high socioeconomic status mostly committed induced abortion and those with low-level socioeconomics had spontaneous abortion (x2 = 6.421, P = 0.02). Women who were employed or had high level of education mostly committed induced abortion (x2 = 28.40, P= 0.001). According to logistic regression, individualism (B = 0.612, P= 0.04), rationality (B = 0.979, P= 0.02), and adherence to religion (B =-0.987, P= 0.006) had significant impacts on committing induced abortion. Conclusion: Unmet needs of women can affect induced abortion. Unmet needs besides religious and secular beliefs may determine the level of induced abortion in society. The increasing tendency toward individualism and instrumental rationality may increase the couples’ tendency to control the number of children. It is the case while the failure of contraception may lead to induced abortion.