خوش بيني علمي معلمان و رفتار شهروندي سازماني

Teachers’ Academic Optimism and Organizational Citizenship Behavior

مقدمه: خوش بيني علمي در مورد معلمان، يك سازۀ جديد است. پژوهش حاضر با هدف بررسي خوش بيني علمي معلمان مقطع ابتدايي شهر شيراز و رفتار شهروندي سازماني آنها انجام شده است. روش ها: روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش، تمام معلمان مرد و زن شاغل به كار در سال تحصيلي 1392-1391 مدارس دولتي شهر شيراز در مقطع ابتدايي بودند كه با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي، 200 نفر از آنان انتخاب شدند. در مجموع حجم نمونه اين پژوهش به 124 نفر كاهش يافت. در اين تحقيق از شش پرسشنامه استفاده شد كه شامل خوش بيني علمي (اعتماد، خود كارآمدي و تأكيد علمي)؛ رفتار شهروندي سازماني؛ گرايشات خوش بينانه؛ باورها و فعاليت هاي تدريس دانش آموز محور مي شد. يافته ها: نتايج تحقيق نشان داد كه ميان خوش بيني علمي ، رفتار شهروندي، گرايشات خوش بينانه و فعاليت هاي دانش آموز محور معلمان رابطه مثبت و معني دار برقرار است. تفاوت معني داري در خوش بيني معلمان مرد و زن وجود ندارد و ميزان خوش بيني آنها از حد متوسط بالاتر است. نتيجه گيري: با افزايش گرايشات خوش بينانه معلمان نسبت به زندگي، خوش بيني علمي آنها افزايش مي يابد. با افزايش فعاليت هاي دانش آموز محور معلمان ، خوش بيني علمي آنها افزايش مي يابد. خوش بيني علمي معلمان قادر به پيش بيني رفتار شهروندي سازماني آنها است. نتايج تحليل مسير نمايانگر اين بود كه مدل مورد نظر با داده ها برازش كامل دارد.

Background: Academic optimism about teachers is a new construct. The objective of this study was investigation of primary school teachers' academic optimism and organizational citizenship behavior in Shiraz City. Methods: The method of this study was descriptive and correlational study. The population of this study were all teachers (men and women) working in the 1391-1392 school year in public schools in Shiraz city. The multi-stage cluster sampling method was used to selection of 200 of teachers. In total, sample size was reduced to 124 teachers. In this study 6 questionnaires were used that included: Academic optimism (Trust in students and parents, Teachers self-efficacy, Academic emphasis); Organizational citizenship behavior; Dispositional optimism; and Student-centered beliefs and practice. Findings: The results showed that there were positive and significance relationships between the academic optimism, citizenship behavior, dispositional optimism, and Student-centered beliefs and practice is established. In addition, there was an insignificant difference in male and female teachers’ optimism. Conclusion: More teachers’ optimistic attitudes towards life will increases scientific optimism. Studentcentered activities will increase scientific optimism among teachers. Teachers’ academic optimism was able to predict their organizational behavior. The results of path analysis showed that the model fits the data very well.