عنوان مقاله :
بررسي اثر رژيم غذايي غني از MUFA بر شاخصهاي تنسنجي در زنان داراي اضافه وزن
عنوان به زبان ديگر :
Assessing the effect of MUFA- Rich diet on anthropometric measurements indexed in overweight women
پديد آورندگان :
حقيقت دوست، فهيمه دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه تغذيه و بيوشيمي , حسينزاده، محمد جواد دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه تغذيه و بيوشيمي , كبيري، اكرم دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه تغذيه و بيوشيمي , اسماعيلزاده، احمد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده بهداشت - گروه تغذيه
كليدواژه :
MUFA , شاخصهاي تنسنجي , اضافه وزن
چكيده فارسي :
مقدمه: با توجه به ارتباط بين چاقي و چاقي شكمي با بيماريهاي مزمن مختلف و همچنين تأثير متفاوت چربيهاي رژيم غذايي بر شاخصهاي تنسنجي، هدف از مطالعه حاضر، بررسي اثر مصرف رژيم غذايي غني از MUFA بر شاخصهاي تنسنجي در زنان داراي اضافه وزن (29/9 ≥ BMI ≤ 25) ميباشد.
روشها: مطالعه حاضر در قالب يك كارآزمايي باليني از نوع متقاطع بر روي 17 زن 50-20 ساله با ميانگين نمايه توده بدني kg/m2 27/6±2/0 انجام شد. افراد مورد مطالعه به صورت تصادفي انتخاب شدند به مدت 6 هفته از رژيم غذايي غني از MUFA (16 درصد MUFA و 8 درصد SFA) و رژيم غذايي شاهد (16 درصد SFA و 8 درصد MUFA) استفاده نمودند. درصد انرژي حاصل از ساير درشت مغذيها (از جمله PUFA)، در طول دو دوره يكسان در نظر گرفته شد. در انتهاي 6 هفته، دوره washout به مدت 2 هفته اجرا گرديد و سپس جاي گروهها تعويض گرديد. اين دوره نيز به مدت 6 هفته اجرا شد. در ابتدا و انتهاي هر دوره از مطالعه، ارزيابيهاي تنسنجي صورت گرفت. جهت ارزيابيهاي آماري از آزمون t-test مزدوج استفاده شد.
يافتهها: طبق ارزيابي دريافتهاي غذايي افراد، درصد انرژي حاصل از MUFA در طي دوره رژيم غذايي غني از MUFA برابر با 13 درصد و در دوره شاهد برابر با 7 درصد به دست آمد، اين مقادير براي SFA به ترتيب برابر با 8/5 و 14 درصد حاصل شد. ميانگين تغييرات وزن بدن در دوره غني از MUFA برابر با 2/9- كيلوگرم و در دوره شاهد برابر با 2/3- كيلوگرم است (0/4 = P). اين تغييرات براي (BMI) (Body mass index) به ترتيب برابر با kg/m2 1/1- در مقابل(0/6=m2 -0/93)(P)، براي توده چربي برابر با 2- كيلوگرم در مقابل 1/4- كيلوگرم (0/2 = P)، براي توده فعال بدن برابر با 0/9- كيلوگرم در مقابل 0/9- كيلوگرم (0/98 = P)، براي دور كمر 2- سانتيمتر در مقابل 1/5- سانتيمتر (0/5= P) و براي WHR برابر با 0/0031- در مقابل 0/0014- (0/8 = P) به دست آمد.
نتيجهگيري: اگرچه يافتههاي اين مطالعه حاكي از عدم وجود تفاوت معنيدار بين دو نوع رژيم غذايي غني از MUFA و رژيم غذايي شاهد در تأثير بر شاخصهاي تنسنجي را نشان ميدهد ولي به علت اهميت چاقي و چاقي شكمي بر سلامت، انجام بررسيهاي طولاني مدتتر با حجم نمونه بالا ضروري به نظر ميرسد.
چكيده لاتين :
Background: According to the relationship between general and central obesity with chronic disease and
also the effect of the dietary fatty acids on anthropometric measurements, the purpose of the current study
was to assess the effect of a MUFA-rich diet on the anthropometric measurements indexes in overweight
women.
Methods: This randomized cross-over clinical trial included 17 overweight women aged 20-50 years old
with the mean BMI of 27.6±2 kg/m2. Volunteers were randomly allocated to one of the two diets for 6
weeks; a control group diet (16% SFA and 8% MUFA) and a studied MUFA-rich diet (16% MUFA and
8% SFA), which was accompanied by 2 weeks of washout period between the 2 feeding periods. There
were no significant differences among other macronutrients intake (total fat, PUFA, carbohydrate, protein)
and between the two diets. Anthropometric assessments were conducted at the baseline and the end of
each treatment period. Data were analyzed using Paired t-test.
Findings: The energy percentage of MUFA was 13% and 7% in MUFA-rich diet and the control diet
respectively. The corresponding values of SFA were 8.5% and 14%, respectively. The mean changes in
MUFA-rich diet and the control diet were -2.9 kg vs. -2.3 in weight (P=0.4), -1.1 kg/m2 vs. -0.93 kg/m2 in
BMI (P=0.6), -2 kg vs -1.4 kg in the fat mass (P=0.2) and -0.9 kg vs. -0.9 kg in the lean mass (P=0.98),
respectively. The waist circumference and WHR were not significantly different between the two diet
period (P= 0.5, 0.8) respectively.
Conclusion: Although based on the findings of this study, there were no significant differences between
the two diets in terms of their effect on the anthropometric measurements, but due to the health
consequences of general and central obesity, designating long-term interventional studies with large
sample sizes are essential.
عنوان نشريه :
تحقيقات نظام سلامت
عنوان نشريه :
تحقيقات نظام سلامت