پديد آورندگان :
اسدي، ابوذر دانشگاه رازي - پرديس كشاورزي و منابع طبيعي , زبرجدي، عليرضا دانشگاه رازي - پرديس كشاورزي و منابع طبيعي - گروه زراعت و اصلاح نباتات , عبداللهي، محمد رضا دانشگاه بوعلي - دانشكده كشاورزي
كليدواژه :
خيار , كشت اندام جنسي نر , BAP , 2، 4-D
چكيده فارسي :
در مطالعه حاضر بهمنظور بررسي اثر تنظيمكنندههاي رشد گياهي بر القاي كالوس و جنين در كشت بساك خيار، 25 محيط مختلف براي القاي كالوس و چهار مسير مختلف براي القاي جنين در نظر گرفته شد. دو آزمايش جداگانه بهصورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با چهار و سه تكرار، بهترتيب براي القاي كالوس و جنين انجام شد. در آزمايش القاي كالوس، فاكتورها شامل دو ژنوتيپ خيار (اصفهاني و بتا آلفا)، و تركيب غلظتهاي مختلفBAP (0، 225/0، 45/0، 68/0 و 91/0 ميليگرم در ليتر) و 2,4-D (0، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 ميليگرم در ليتر) بوده و در آزمايش القاي جنين نيز فاكتورها شامل تركيب غلظتهاي مختلف BAP (2، 3 و 4 ميليگرم در ليتر) و NAA (05/0 و 1/0 ميليگرم در ليتر) و همچنين انواع محيط مايع و جامد بودند. نتايج حاصل از تجزيه واريانس دادهها، اختلاف آماري معنيداري در سطح يك درصد بين محيطهاي كشت و در سطح پنج درصد بين اثرهاي متقابل ژنوتيپ و محيط كشت نشان داد. بساكهاي كشتشده در محيط پايه MS و محيطهاي تهيهشده با تنظيمكنندههاي رشد گياهي، در حالت جداگانه پاسخي نشان ندادند و بعد از 4 هفته از كشت از بين رفتند، اما تركيب تنظيمكنندههاي رشد اثرات مختلفي بر القاي كالوس داشت. بر اساس نتايج حاصل از مقايسه ميانگينها، محيطهاي M24، M22 و M15 بهترتيب با ميانگينهاي 98، 75/97 و 96/75 درصد در بين 25 محيط مورد آزمايش، بيشترين كالوس و محيط M10 نيز با ميانگين 5/77 درصد نيز كمترين كالوس را براي ژنوتيپ اصفهاني داشتند. محيط M22 با ميانگين 45/98 درصد در رقم بتا آلفا، بيشترين كالوس و محيط M10 نيز با ميانگين 7/59 درصد، كمترين ميزان كالوس را براي اين رقم داشت. در القاي جنين نيز در هيچكدام از سه مسير جامد- جامد، جامد-مايع و مايع-مايع جنيني مشاهده نشد؛ اما در مسير مايع- جامد نرخ بالايي از جنينزايي مشاهده شد و تفاوت آماري معنيداري در سطح 5 درصد، در بين محيطهاي آزمايششده مشاهده شد. مقايسه ميانگين محيطهاي مورد استفاده براي جنينزايي نيز نشان داد كه محيط M6 با ميانگين 58/60 درصد، بيشترين درصد جنينزايي و محيط M4 نيز با ميانگين 20 درصد كمترين درصد جنينزايي را داشتند.
چكيده لاتين :
In order to investigate effects of plant regulators on callus and embryo induction in cucumber anther culture, 25 media for callus induction and 4 methods for embryo induction were tested. The experimental layout was conducted in factorial arrangement in randomized completely design with four and three replications for callus and embryo induction, respectively. Factors for callus induction were two cucumber genotypes (Esfahani and Beta Alfa) and different concentrations of BAP (0, 0.225, 0.45, 0.68 and 0.91 mg/l) and 2, 4-D (0, 0.25, 0.5, 0.75 and 1 mg/l). Also factors for embryo induction were different concentration of BAP (2, 3 and 4 mg/l) and NAA (0.05 and 0.1 mg/l) and different solid and liquid media. Results indicated that there are statistical significant effect at 1% among PGR concentrations and 5% among interaction between genotype and PGR concentrations. The anthers, which were cultured on basal MS medium and media supplemented with individual concentration of plant regulators did not show any response and they became necrotic after 4 weeks of culture, but combination of plant regulators had different effect on callus induction. According to results of means comparison M24, M22 and M15 media with average of 98, 97.75 and 96.75 percent and M10 medium with average of 77.5 percent had highest and lowest callus induction for Esfahani genotype, respectively. The highest and lowest callus induction for Beta Alfa cultivar obtained in M13 (98.45%) and M1 (59.7%) media, respectively. There was no response for embryo induction in Solid-Solid, Solid-Liquid and Liquid-Liquid methods, but high rate of embryo induction obtained in Liquid-Solid method. Results indicated that there was statistical significant effect at 5% among media. Means comparison for tested media showed that M6 (60.58%) and M4 (20%) medium had highest and lowest embryo induction, respectively.