عنوان مقاله :
ارزيابي عملكرد توليدمثلي ميشهاي افشاري با استفاده از روشي كوتاه مدت در هم زماني فحلي در خارج از فصل توليدمثلي
عنوان به زبان ديگر :
Evaluation of Reproductive Performance of Afshari Ewes with a Short Estrus Synchronization Program in Non Breeding Season
پديد آورندگان :
حجازي، پريسا دانشگاه زنجان , معصومي، رضا دانشگاه زنجان , شاهمرادي، مجيد دانشگاه زنجان , رستمي، بهنام دانشگاه زنجان , باقري نيا اميري، مهيار شركت شير و گوشت مهدشت
كليدواژه :
گنادوتروپين , همزماني فحلي , ميش افشاري
چكيده فارسي :
همزماني فحلي روش مديريتي ارزشمندي در افزايش كارايي توليدمثل گوسفند مي باشد. در اين مطالعه، عملكرد توليدمثلي ميش هاي افشاري با استفاده از برنامه هاي كوتاه و بلندمدت همزماني فحلي به همراه تزريق هورمونهاي eCG ياGnRH ، در خارج از فصل توليدمثلي بررسي گرديد. تعداد 48 رأس ميش افشاري به طور تصادفي انتخاب و به دو گروه تقسيم شدند. در گروه اول، ميش ها به مدت 7 روز (24 رأس) و در گروه دوم، به مدت 14 روز (24 رأس) اسفنج گذاري شدند. در هنگام اسفنج برداري، هر كدام از گروه ها به دو زير گروه 12 رأسي تقسيم شدند و به ترتيب 500 واحد بين المللي eCG و 100 واحد بين المللي GnRH داخل عضلاني دريافت كردند. نمونه هاي خون در زمان اسفنج برداري جمع آوري شد. غلظت پروژسترون پلاسما در زمان اسفنجبرداري بين گروه 7 و 14 روز تفاوت معنيداري نداشت (05/0 > p). در گروه 14 روز، درصد فحلي و درصد زايش در زير گروه eCG در مقايسه با زير گروه GnRH، به طور معني داري بيشتر بود (05/0 > p). درصد گيرايي و درصد زايش در زير گروه eCG در گروه 7 روز در مقايسه با زير گروه GnRH در گروه 14 روز به طور معني داري بيشتر بود (05/0 > p). در گروه 7 روز، درصد دوقلوزايي در زير گروه eCG در مقايسه با زير گروه GnRH به طور معني داري افزايش يافت (05/0 > p). بنابراين، در اين مطالعه، برنامه همزماني فحلي كوتاه مدت (7 روز) و تزريق 500 واحد بين المللي هورمون eCG همزمان با اسفنج برداري در خارج از فصل توليدمثلي، بهترين عملكرد توليدمثلي را در ميش هاي افشاري داشت.
چكيده لاتين :
Estrus synchronization is a valuable management tool that has been employed in enhancing reproductive efficiency in ewes. This study was conducted to investigate the reproductive performance of ewes with short and long-term estrous synchronization programs accompanied by eCG or GnRH during the non-breeding season. A total of 48 Afshari ewes were randomly selected and divided into two groups. In the first group, ewes received intravaginal sponges for 7 days (n=24) and in the second group ewes received intravaginal sponges for 14 days (n=24). At the time of sponge removal, each group was divided into two subgroups of 12 ewes; intramuscularly received 500 IU eCG and 100 IU GnRH, respectively. Blood samples were collected at the time of sponge removal. Considering plasma progesterone concentrations, there were no significant differences between 7 and 14 days groups (P>0.05). In 14 days group, estrus and lambing rates of eCG subgroup were significantly higher than those in GnRH subgroup (P <0.05). Conception and lambing rates of eCG subgroup in 7 days group were significantly higher than those in GnRH subgroup in 14 days group (P<0.05). In 7 days group, twinning rate of eCG subgroup was significantly higher than that of GnRH subgroup (P<0.05). Therefore, in this study, short-term estrus synchronization programs (7 days) and injection of 500 IU eCG simultaneous with sponge removal exhibited the best reproductive performance in Afshari ewes during non-breeding season.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي توليدات دامي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي توليدات دامي