مدل‌سازي عوامل مؤثر بر رشد اقتصادي در ايران: رويكرد ماركوف سوئيچينگ گارچ

Modeling the Effective Factors on Economic Growth in Iran: Markov Switching GARCH Approach

رشد اقتصادي يكي از مهم‌ترين شاخص­هاي اقتصاد كلان هر كشوري است كه تداوم آن براي ساليان طولاني يكي از شروط لازم دستيابي به توسعه اقتصادي محسوب مي­شود. بدين منظور هدف از اين مقاله مدل‌سازي عوامل مؤثر بر رشد اقتصادي ايران در بازه زماني 1352-1393 با مدل ماركوف سوئيچينگ گارچ است. نتايج برآورد مدل نشان داده است كه رشد اقتصادي داراي دو رژيم با ميانگين بالا و پايين است و همچنين نوسانات رشد يا واريانس شرطي رشد نيز داراي دو رژيم بالا و پايين است. همچنين اندازه دولت تأثيري غيرخطي و آستانه­اي بر رشد اقتصادي ايران داشته است و حد آستانه برآورد شده 5/22% بوده است. علاوه بر آن متغيرهاي درجه باز بودن اقتصاد، رشد تشكيل سرمايه، سرمايه انساني، شاخص توسعه مالي و نسبت درآمدهاي نفتي به توليد ناخالص داخلي همگي تأثيري مثبت و معني­دار بر رشد اقتصادي كشور داشته­اند. نهايتاً رشد جمعيت فعال تأثيري مثبت اما بي­معني بر رشد اقتصادي كشور داشته است.

Economic growth is one of the most important macroeconomic indicators in each country that its sustainability for a long time is one of the most basic and necessary conditions to achieve economic development. The aim of this paper is modeling the effective factors of economic growth in Iran concerning the period 1973-2014 using a Markov switching GARCH model (MS-GARCH). The contribution of this paper is considering two regimes for economic growth volatility and also the conditional mean of economic growth. The results indicate that economic growth has two regimes with high and low mean as well as two regimes with high and low volatility. Also, the government size has a nonlinear impact with a specific level of threshold on economic growth; the estimated threshold value has been 22.5%. Furthermore, the variables of openness, the capital formation growth, human capital, financial development index and the share of oil revenue in GDP have a significant positive impact on economic growth. Finally, the active population growth has a positive but insignificant effect on economic growth.