عنوان مقاله :
تحليلي بر ضرورت و امتناع مدينه نزد فارابي
پديد آورندگان :
بحراني مرتصي پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي
كليدواژه :
مدينهگرايي (زندگي مدني) , بيوطنگرايي (انزوا) , جهانوطنگرايي (آوارگي) , فلاسفه مسلمان فارابي , ضرورت و امتناع مدينه نزد فارابي
چكيده فارسي :
پرسش اين مقاله اين است كه تعارض «اجتماعي بودنِ غيراجتماعي انسان » در انديشۀ فضيلت محور فارابي چگونه تبيين مي شود؟تحليل فلسفي انديشههاي فارابي نشان ميدهد كه مباحث او در خصوص نسبت انسان فاضل و مدينه فاضله نهايتاً راه به دو سر طيف بيوطني (انزوا) و جهانوطنگرايي (آوارگي) ميبرد: از يك سو انسان فاضل در مدينه محقق ميشود و از سوي ديگر مدينه غيرفاضله، امكان فضليتمندي انسان را منتفي ميكند و انسان فاضل به بيرون از مدينه سوق داده ميشود. از اين نظر مدينه امري ممتنع است چون سازندگان مدينه يعني انسانهاي فاضل ياراي ساخت مدينه خود را ندارند. از سوي ديگر، او ذيل بررسي انواع مدينههاي غيرفاضله به ضرورت مدينه ميپردازد. او در بحث از معموره فاضله گذر از مدينهگرايي به جهانوطنگرايي را تجويز ميكند. معموره، اجتماع بزرگ همه جماعتهاي بشري در سراسر زمين است كه با رياست واحد، بر اساس اعمال فضيلتمندانه هدايت ميشود. گويي معموره فقط ميتواند در قالب فاضله تصور شود كه آن نيز در حد يك آرمان باقي ميماند. در ميانه بحث از مدينههاي غيرفاضله از يك سو و مدينه و معموره فاضله از سوي ديگر، و با نظر به عدم تحقق عيني مدينه و معموره فاضله، او به نفي مدينه و اثبات كرانههاي مدينه نظر ميدهد؛ در اينجا به جاي مدينه فاضله، فرد فاضل مد نظر قرار ميگيرد. با اين حال، او همچنان در بحث از مدينههاي غيرفاضله، زندگي در اجتماع مدني را به رسميت ميشناسد.
عنوان نشريه :
نظريه هاي اجتماعي متفكران مسلمان
عنوان نشريه :
نظريه هاي اجتماعي متفكران مسلمان