عنوان مقاله :
تحليل تاريخي- جامعهشناختي پايان تمدنهاي انساني با تأكيد بر نهج البلاغه
پديد آورندگان :
عشايري، طاها دانشگاه كاشان , عباسي، الهام دانشگاه پيام نور تهران - گروه علوم اجتماعي , عمراني نژاد، فاطمه دانش آموخته , ناميان، فاطمه دانشگاه كاشان
كليدواژه :
تمدن , تاريخ , حكمراني خوب , اعتماد سياسي , آنومي سياسي و اجتماعي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: تمدن عصاره فرهنگ، معرفت، دانش و خلقيات يك اجتماع است كه در يك پروسه تاريخي تشكيل ميشود. تمدن بازنماي اوضاع سياسي، حكمراني، هنجارهاي اجتماعي و مداراي اجتماعي يك ملت تلقي ميشود. همه اجتماعات برحسب نوع نظام سياسي خود داراي تمدنهايي هستند و اين دستاورد درگذر تاريخ با فرارو و فرودهايي همراه بوده است. هدف اصلي پژوهش فعلي اين است كه بسترهاي تاريخي-جامعهشناختي فروپاشي تمدنهاي انساني چيست؟ پژوهش فعلي به روش تاريخي-اسنادي با مراجعه به تاريخ و نظريههاي جامعهشناختي نشان ميدهد كه تمدنها هميشه زنده و پويا نميمانند و سرانجام، مسير انحطاط را در پيش ميگيرند كه حوادث تلخ فراز و نشيب آنها درآيات الهي، نهجالبلاغه، مطالعات و اسناد تاريخ مشهود هست. در اين ميان عمدهترين علل فروپاشي تمدنهاي بشري در بعد الف. تاريخي (فقدان رهبري كارآ، كاهش عملكرد نظام سياسي، نزاع قومي-مدني، توسعه آشفته، حكمراني نامناسب) و ب. جامعه شناختي (رواج بيعدالتي اجتماعي، زوال اعتماد سياسي، فساد اجتماعي، نپيوتيسم، نابرابري اجتماعي، دينگريزي و مصرفگرايي، فردگرايي منفي اجتماع، آنومي اخلاقي) قابلتفكيك و سنخ بندي هستند.
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين تمدن نوين اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين تمدن نوين اسلامي