بررسي چرايي دگرگوني هاي گروه مرجع در بين دانشجويان

The Analysis of Resource Group Changes among Students

هدف: نوشتار حاضر به بررسي چرايي دگرگوني هاي گروه مرجع در بين دانشجويان پرداخته است. روش انجام تحقيق حاضر به شيوه فراتحليل است و هر پژوهش به عنوان يك واحد تحليل در فراتحليل حاضر است. جامعه آماري، شامل متون پژوهشي در خصوص گروه مرجع دانشجويان در پنج سال اخير است. يافتهها: در مجموع گروههاي مرجع و ديگران مهم، اكثريت قابل توجهي از دانشجويان در عرصه هاي مختلف، نمايندگان فرهنگ بومي (ديني و ملي جامعه ايران اند. همچنين اكثر دانشجويان داراي تمايلات مذهبي، جوانمردانه و مردمي، اصلاح طلبانه، عدالت خواهانه و ضد استعماري و مخالف با سلطه بيگانگان اند و قهرمانان و نمادهاي اين عرصه ها در ميان ديگران مهم و شخصيتهاي مورد علاقه آنان جايگاه ممتازي دارند. نتيجه گيري: الگوپذيري از والدين به عنوان گروه مرجع و مؤثرترين عامل جامعه پذيري براي پسران نسبت به دختران تضعيف شده است؛ پيشنهاد مي شود از طريق كانالهاي آموزشي و اطلاع رساني فرصتهايي به وجود آيد تا با تقويت كار كرد، جاذبه و پويايي خانواده ها، جايگاه خانواده در بين پسران نيز احيا شود. براي رسيدن به اين هدف، جامعه دانشگاهي و گروه همسالان به عنوان دو گروه مورد پذيرش پسران مي توانند كمك و نقش چشمگير داشته باشند. لازم است آموزش و پرورش تأثير زيادي در ارائه الگوهاي رفتاري داشته باشد طبق نتايج بدست آمده از اين تحقيق، آموزش و پرورش نقش مؤثري را ايفا مي كند. تدوين اهداف فرهنگي صحيح جامعه منطبق بر ارزشهاي ديني و ملي و انطباق برنامه هاي اقتصادي و توسعه كشور بر اين اهداف بسيار مهم است.

The present study aims at analyzing the changes of resource group among university students. Method: The method of the survey is meta-analysis and each research is considered as a unique research. The statistical community of the paper includes research texts about resource group of university students in resent 5 years. Results: The results of the research indicate the resource groups and other important figures are a considerable majority of university students in different fields and are the representative of Iranian native (religious and national) community. Moreover most of the students have religious tendency, reformist, and justice and anti imperialism. They praise and magnify the symbols and heroes of this field. Conclusion: The authors of the article conclude that considering parents as a pattern and resource group (the most effective factor in social formation) among boys has been decreased in comparison with girls. The article suggests the development and strengthening of family's dynamic function and attraction among boys by the means of educational channels and informing Medias. To maintain the mentioned goal; two groups are concerned: academic society and of the same age groups. The present research then concentrates on the major role of educational and training organizations with a focus on religious and national values of the society and economic development programs of the country