سنجش ميزان دانش‌آفريني به عنوان حلقه مفقوده توسعه سازماني با كاربرد Amos graphics (مورد مطالعه: دانشگاه اصفهان و علوم پزشكي اصفهان)

Towards Organizational Development; Studying the amount of knowledge Creation by the Usage of Amos Graphics

در دهه اخير يكي از عوامل مؤثر در موفقيت سازمان‌ها، دانش آفريني بوده كه انديشمندان مختلفي مخصوصا در حوزه مديريت به آن پرداخته‌اند. بر اين اساس در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن بررسي تطبيقي ميزان دانش آفريني در دانشگاههاي اصفهان و پزشكي اصفهان، تاثير عواملي چون تعامل اجتماعي، فرهنگ سازماني و سرمايه اجتماعي بر ميزان دانش آفريني تحليل شود. روش تحقيق، پيمايشي بوده و جامعة آماري اعضاي هيات علمي دانشگاه اصفهان و علوم پزشكي اصفهان به تعداد 1136 نفر بوده كه از اين تعداد، 288 نفر بر اساس فرمول كوكران و به شيوه نمونه‌گيري تصادفي مطبق انتخاب گشته‌اند. روش‌هاي آماري مورد استفاده، شامل آزمونهايT، F و تحليل مسير بوده و براي محاسبه ضرايب مسير، از برآوردهاي روش Amos graphicsاستفاده شده است. كليه آمارها و اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه، از طريق نرم افزار Spss17، صورت پذيرفته است. در مجموع، نتايج بدست آمده نشان مي‌دهد كه اولاً: در دانشگاه اصفهان، ميانگين دانش آفريني بيشتر از دانشگاه علوم پزشكي اصفهان بوده و ثانياً: بر اساس نتايج تحليل مسير صورت گرفته، به ترتيب اثرات كل متغيرهاي تعامل اجتماعي، فرهنگ سازماني و سرمايه اجتماعي بر متغير ميزان دانش آفريني، معني دار بوده و متغيرهاي ياد شده توانسته‌اند، 35 درصد تغييرات متغير وابسته را تبيين نمايند.

In the recent decades an effective factor on success of organization is knowledge creation which has been taken in to account by many scholars especially in management field. Regarding that, in this article we try to comparative study the level of knowledge creation between Isfahan and Isfahan Medicine universities and the effects of factors such as social communication, organizational culture and social capital on it. Due to this a survey was conducted on a sample of 288 professors of those two universities. Using F and T test, besides path analysis (applying Amos graphics for calculating their coefficients), findings indicate that average of knowledge creation in IsfehanUniversity is more than IsfehanMedicineUniversity. Secondly due to the results of path analysis, the effects of social communication, organizational culture and social capital on knowledge creation are significant and these variables can explain 35% of changes of dependant variable.