عنوان مقاله :
مدارك نويافته از كهنترين بقاياي معماري هزارۀ پنجم ق.م. در استان كردستان (براساس كاوشهاي باستانشناسي)
پديد آورندگان :
شريفي، مهناز پژوهشكدۀ باستانشناسي , مترجم، عباس دانشگاه بوعليسينا - گروه باستانشناسي
كليدواژه :
دورۀ روستانشيني , معماري هزارۀ پنجم ق.م. , تپه قشلاق
چكيده فارسي :
تپهقشلاق يكي از معدود محوطههاي استقراري دورۀ روستانشيني قديم در درۀ تالوار شهرستان بيجار مربوط به هزارۀ پنجم ق.م. است كه با توجه به آزمايشات تاريخگذاري به روش تابشگرما از تاريخ 5500 ق.م. لغايت 3600ق.م. بدون وقفه مورد سكونت بوده است. انجام سه فصل كاوش باستانشناختي اين محوطه، اطلاعات ارزندهاي درخصوص وضعيت فرهنگي و باستانشناسي منطقه در اختيار ما قرار داد. شواهد باستانشناسي روستاي كهن قشلاق نشان داد كه بافت معماري به لحاظ كالبدي شامل اتاقهاي كوچك متمركز و مشرف به حياط مركزي هستند كه با توجه به يافتههاي منقول ميتوان كاركرد آشپزخانهاي، انباري و نشيمن را براي آنها تشخيص داد. وروديهاي اصلي بهسمت جنوبغربي (آفتابگير) باز ميشوند. در اتصال ديوارها در كنجها از روش قفلوبست استفاده شده و در ارتفاع باقيمانده از بناها هيچگونه نشانهاي از ترك ناشي از تفاوت بار وارده در كنجها ديده نميشود. با توجه به اينكه درۀ تالوار بيجار در گذرگاه بينابيني شمالغرب ايران و زاگرس مركزي قرار گرفته، لذا نوعي تعامل روش و سازهاي از هزارۀ پنجم و چهارم ق.م. شمالغرب ايران مانند حاجيفيروز و دالما و همچنين ويژگيهاي بومي و محلي و تأثيرات فرهنگهاي همزمان در محوطههايي مانند سهگابي و گودين در شرق زاگرس مركزي در بافت آن وجود دارد. از لحاظ روش، اين پژوهش متكي بر دادههاي نويافته از كاوشهاي ميداني باستانشناسي و سپس مطالعه و مقايسه با بافتهاي معماري شناختهشده همزمان در مناطق پيراموني استوار است. همچنين در برخي موارد به نشانههاي معماري سنتيـروستايي در محل نيز استناد شده است. در مجموع مشخص شده كه معماري اوليه اين منطقه بهعنوان يك عنصر فرهنگي هنري از ارتباطات فرامنطقهاي، ويژگيهاي بومي و فناوريهاي نوآورانه تركيب يافته است.
عنوان نشريه :
مطالعات باستان شناسي پارسه
عنوان نشريه :
مطالعات باستان شناسي پارسه